مسجد خیابان رودکی تهران (سلسبیل)

درباره ی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) و دهه فاطمیه

سلام بر صورت نیلی، سلام بر پهلوی شکسته، وسلام بر خسوف غمگینانه تو !

 

نام : فاطمه (س(
لقب : زهرا
کنیه : ام ابیها
نام پدر : حضرت محمد (ص(
نام مادر : خدیجه کبری (س(
نام همسر: علی بن ابیطالب (ع (
لقب : زهرا،صديقه،طاهره،راضيه،مر ضيه،مباركه،بتول ( لقب زهرا از شهرت بيشترى برخوردار است .
محل ولادت : مکه خانه خدیجه
مدت عمر : 18 سال
تاریخ شهادت :13 جمادی الاولی بنا به روایتی و 3 جمادی الثانی سال 11 هجری بنا به قول مشهور
علت شهادت : صدمات وارده
محل دفن : مدینه طیبه

در دهه فاطمیه ، ایام شهادت دخت مکرم نبی اسلام ، قرار داریم . طاهره ای که سراسر زندگی اش سرشار از آموزه های والای انسانی واخلاقی است . از هر سمت وسو که مورد توجه قرار گیرد، معرفت آموز است وسرمشق دهنده است .

فاطمه (س) را باید به تنهایی ومطلق ومجزا از وابستگی های ارزشمندش ، تنها به عنوان یک انسان در نظر گرفت تا پی به علو درجاتش برد وبی هیچ اغراق افسانه ای ، ارزش های آسمانی اش را درعین آنکه بر زمین خدا ودر میان خلق خدا راه می رفت وزندگی می کرد،به بررسی نشست . دختر رسول گرامی اسلام بودن ویا افتخار همسری ابر مردی چون علی را داشتن ویا مادر سلسله نورانی امامت بودن و...، اینها همه به تنهایی هر کدامشان فضیلتی گرانسنگ وبی همتاست ، اما باز در حق فاطمه ، ره انصاف ننموده ایم اگر تنها به اعتبار همین گونه فضایل قومی ونسبی اش به او بپردازیم وشخصیت وی را با همین نگاه به قضاوت در آییم . نه ، فاطمه زهرا (س) ، خود به تنهایی باید نگریسته شود تا به گفته زیبای دکتر شریعتی _ «دانسته شود که فاطمه ، فاطمه است » . فاطمه را پاره تن رسول خدا دانستن نیز نگاهی دیگر ، که هر دو نگاه ونگرش نیز منبعث ومأخذ از تعاریف خود رسول خدا (ص) است . که هرزگاهی به تناسب مقام وموقعیت های پیش آمده ، کلامی وعبارتی را در باب مقام گرامی حضرت زهراء (س) به سلک سخن در می آورند .

آری فاطمه ، منسوب به پیامبر است . عزیز وپاره تن رسول خدا است ، اما او به تنهایی نیز کرامتی والاتر از اینها را دارد . او خود مادر پدر خویش است . مادر همان شخصیت بزرگواری که دخترش را پاره وجود خود وقوت قلب خود می داند وبه راستی این زن مطهره را چه صفات وخصلت های ممتاز ی مگر بوده است که چنین قابل ستایش والهام می تواند باشد ؟ از طریق پدر وهمسر وفرزند ، به فاطمه نزدیک شدن ، یک نگاه است واز طریق خودش واز مسیر خصوصیات فردی خودش به او تقرب جستن ، نگاهی دیگر واما درس آموزتر وبه تحصیل شناخت حقیقی وتحقیقی از مقام ومرتبه فاطمه نزدیک تر ودقیق تر .

داستان حضرت فاطمه (س) ، داستان تاریخی ومنحصر به فرد یک انسان پای بند به ارزشهای والای ایمانی وانسانی است که تا سر حد جان وتوان مقید ومتعهد به مبانی فکری ودینی خود بوده است . داستان او شرح دلپذیر عواطف بلند آسمانی وروایت رویای ایمان وایثار واعتقاد انسانی است . داستان شنیدنی پارسایی وعفت وکرامت یک زن پیراسته واراسته به آرایش روحی ومعنوی است . حکایت یک بانوی وظیفه شناس ویک همسر. ستونی است که کنار او آرامشگاه مرد زندگی است . قصه او شرح قناعت ها وبسندگی های دنیایی ودل بستن به زیور های حقیقی تر وماندنی تر است . فاطمه (س) سمبل یک بانوی ارزشمند والگو به لحاظ حضور ، مثبت وتأثیر گذار در محیط خانه ودر محیط جامعه است .

فاطمه (س) را باید اینگونه شناخت . از طریق خودش ودر خودش ، فاطمه را با فاطمه و در فاطمه باید به معرفت نشست . هر چند که باز هم باید گفت « ما عرف حق معرفتک » 


خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا سلام الله :

سلام ودرود خدا بر یگانه بانوئی که در عرش الهی محبوب ملائکه مقرب وهم کلام با برترین آنان وحامل علم خدا یعنی جبرئیل امین بود .درود بیکران خداوند بر فاطمه (س) که بهجت قلب ونور چشم رسول (ص) وعزیزترین انسان ها در پیشگاه او بود ؛ وجودی که نور پیامبر (ص) سراسر او را احاطه نموده بود واز جهت شبیه ترین مردم در رفتار وکردار به رسول خدا بود .
این چه موجودی است که رسول خدا به هنگام قیامت وصحنه محشر جبرئیل از طرف راست او ومکائیل در جانب چپ ، وامیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه در جلو او ، ودو آقا، جوانان اهل بهشت ( حضرت امام حسن وحضرت امام حسین علیه السلام ) در پشت سر او حرکت می کنند واینچنین با جلالت وارد محشر می گردد وندائی از جانب حق تعالی می رسد وایشان را به خلائق معرفی می نماید تا این که وارد بهشت شود وخداوند به او می فرماید از من درخواست نما تا به تو عطا نمایم وهر آرزوئی که داری جامه عمل خواهم پوشاند واو در جواب خداوند عرض می کند ؛ تو بزرگترین آرزوی من بودی وهستی . واز خداوند تقاضا می کند که محبین مرا به آتش دوزخ مسوزان . وخداوند در جواب می فرماید : قبل از خلقت آسمان ها وزمین با خود عهد نموده ام که محبین تو را به آتش دوزخ نسوزانم . 
مقصود از نقل این مطلب آن است که ، شخصیتی که اینچنین مورد احترام خدا ورسول خدا وانبیاء الهی است وکلام ووجود وحرکات او در ملک وملکوت ودر دنیا وآخرت تاثیر می گذارد آیا بر ما نیست تا هر چه بیشتر خود را به این حقیقت نورانی نزدیک نمائیم ؛ وآیا بر جامعه ما خصوصاً خواهران محترمه ما سزاوار است که از خیل کثیر وکوثر الهی که برای همه عالم است دور باشند ؟!
زهرای عزیز عشق واردت قلبی عاشقانه ما به تو تنها نه از آن روست که تو دخت رسول اکرمی کفو علی مرتضی وام ائمه ! ونه بدان روی که حبیبه وبرگزیده پروردگاری ومظهر ولایت حضرت حق . ونه بدان جهت که در سیر به سوی معبود ومحبوب به والاترین مرحله قرب ره یافتی . ونه بدان دلیل که رب العالمین بزرگترین فرشته مقرب را وسفیر وحی را که جبرئیل امین بود برای تسلی ودلداریت بر تو نازل فرمود . ونه برای دیگر مقامات معنوی ومراتب بندگی تو . گرچه هر یک از اینها کافی است تا هر کس را که از منزلت انسانی بهره ای دارد ودر راه نیل به مقصد بزرگ آفرینش گام برمی دارد مجذوب تو سازد ومرغ جانش به هوای کوی تو پرواز کند . اما ارادت ومحبت ما به تو علاوه بر این از آن روست که روز سپید کرامت وحیات طیبه جامعه - خانواده خویش را مدیون توایم . دلهای دختران ما قلبهای زنان ما ودر یک کلام زندگی ما از تو نور گرفته وبا نام تو وعشق تو معنا یافته است . وخود را درپرتو شخصیت تو یافته ایم . ما اذعان داریم که همه چیزمان از تو وبیت تو ومکتب توست . همان بیت محقر وگلی . لکن معطر ومنور واز تمامی جهان خلقت والاتر وبرتر ! 
وتمام ارزش آن خانه کوچک ومحقر وگلی همین است که خانه دل ووجود انسانها را نور وفضیلت بخشیده وبسوی مبدا آفرینش راه نموده است . آری زهرای مظلوم وبال وپر شکسته ! زنان ودختران ما سپیده انسانیت وفجر فضیلت خویش را مدیون تواند. توئی الگو واسوه ووالا. تو با مبارزه قهرمانانه خویش راه ظلم ستیزی را به آنان آموختی ! وبا عبادت ، عفاف ، عصمت وحجاب خویش مسیر تکامل واوج عظمت یک زن را به جهان نشان دادی ! وبا زهد وبی اعتنائی به مظاهر فریبنده مادی دنیا ارزش والائی انسان را تبلور بخشیدی ، وبا حمایت از دین خدا وانقلاب پیامبر وامام خویش وتحمل سختی ها وناملایمات به مبارزه برخاستی وبا علم ومعرفت خود بلندای منزلت انسانی را بخصوص برای زنان تبیین کردی وبا ارجمندترین شیوه خانه داری ، شوهرداری ، تربیت وپرورش فرزندان شیوه جهاد زن در اسلام را به نمایش گذاشتی ودر یک کلام در تمام ابعاد وشئون زندگی ، بهترین وارزشمندترین روش زندگی وحیات زیبای انسانی را برای همیشه به انسانها آموختی !
ریشه عشق ما وعلاقه ما به تو حکایتگر ارتباط ما با یک تاریخ است .
او برترین بانوی جهان ، و بانوی بهشتی بوده است . فاطمه محبوبترین افراد نزد پیامبر بود ، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرموده : فاطمه پاره تن من وروشنی دیده ومیوه دل من است . آنچه او را ناراحت کند مرا ناراحت می کند و آنچه شادش کند ، مرا شاد می کند ؛ او نخستین کس از اهل بیت من است که به من می پیوندد.

حکایاتی از آئین همسرداری وادب زهرا (س(:
الف - زهرا از دیدگاه علی (ع
پاسخ صریح وزیبای علی (ع) به پیامبر (ص) در فردای عروسی ، فاطمه را بهترین یار ومدد کاردر طاعت حق معرفی می کند . وقتی که پیامبر (ص) از او پرسید : زهرا را چگونه یافتی ؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعه الله . فاطمه چه خوب یاوری برای طاعت الهی است ..

ب - ایثار وتعاون زهرا (س(:
ایثار واز خودگذشتگی یکی از مهمترین عوامل استحکام روابط میان اعضای یک مجموعه است ، نمونه ای از ایثار وگذشت در زندگی هر انسانی نشانه بزرگی روح وعلو همت اوست . در زندگی فاطمه (س) وایثار در برابر شوی بزرگش نمونه های بارزی به چشم می خورد . هنگامی که پیامبر آندو را مشغول کار دید از آنها پرسید کدامیک از شما خسته ترید ؟ هر یک از آنها دیگری را مقدم دانسته واو را خسته از مشقت کار ذکر کرد.

د - تقسیم کار:
یکی از نمادهای زندگی مشترک زندگی علی (ع) وفاطمه (س) تقسیم مطلوب وظایف ناشی از زندگی مشترک بود . وقتی که پیامبر تقاضا کردند تا کارها را میان آن دو تقسیم کند ، رسول خدا (ص) کارهای خانه را به فاطمه (س) سپرد ومسئولیت خارج از منزل را به علی (ع) واگذار کرد . زهرا (س) بارها اظهار خشنودی می کرد ورضایت خود را از تقسیم ابراز می داشت .

ذ - محبت به همسر (رعایت یکدیگر)
پیامبر اکرم (ص) بارها دختر وداماد گرامی اش را به محبت یکدیگر سفارش می فرمود . روزی به زهرا فرمودند : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست تو را از نافرمانی او بر حذر می دارم . سپس به علی (ع) فرمود : علی جان به همسرت مهربانی کن زیرا فاطمه پاره تن من است . رنج او رنج من است وشادی او خشنودی من است .

ه - رازداری زهرا (س(:
روزی فاطمه (س) به حضورپدرش رسید در حالیکه آثار ضعف وگرسنگی از چهره فرخنده اش نمایان بود . رسول خدا (ص) با مشاهده این حالت دستهایش را به سوی آسمان بلند نمود وگفت : خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن ووضع او را سامان بده .
آری زهرا (س) از فقر خانه علی شکوه نمی کند وپیامبر بدون اینکه زهرا سخنی یه او بگوید از ضعف وگرسنگی او باخبر می شود . که این خود یکی از نمونه های پایبندی یه اساس واسرار خانواده است .

ز- فداکاری وصبر بر فقر :
صبح یکی از روزها که علی (ع) وفاطمه در کنار هم بودند علی (ع) برای رفع گرسنگی شدید خود از همسرش غذایی را طلب کرد . زهرا (س) گفت : خود دو روز است که چیزی نخورده ام وهر چه در خانه بود برای شما وفرزندان آورده ام .
علی (ع) فرمود : چرا مرا از این امر آگاه نساختی ، تا برای تهیه غذا اندیشه کنم . زهرا (س) پاسخ داد : از خدای خود شرم کردم که چیزی از تو بخواهم که انجام آن برای تو دشوار باشد .

ح - نگاه شفا وروح بخش : 
امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند : هیچ گاه فاطمه از من نرنجید. واو نیز هرگز مرا نرنجاند . او را به هیچ کاری نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم . وهر گاه بصورت ورخساره اش نظاره می کردم تمام غصه های من برطرف می شد .ودردهایم را فراموش می کردم . بخدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خشمگین شود . او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد . آری فاطمه (س) برای ایجاد یک محیط آرام وبا صفا در درون خانه بود وآنچه می گفت در جهت اهداف همسر فداکار ودلاورش بود .

ط- تقویت روانی شوهر مجاهد :
هنگامی که علی (ع) از جبهه باز می گردد. فاطمه (س) به استقبال اومی رود وبا رویی گشاده ولبخند حاکی از رضایت وافتخار به او مینگرد ، لباس وشمشیر خون آلود او را می شوید واز حوادث میدان جنگ می پرسد . وبدین وسیله نقش خود را در جهاد سرنوشت ساز اسلام ودر تقویت روانی شوی مجاهدش ایفا می کند . 

ی - تسلیم اختیارات شوهر : 
خلیفه اول ودوم چندین بار تقاضای ملاقات حضرت فاطمه (س) کرده بودند وفاطمه نپذیرفته بودند . علی (ع) در آخرین روزهای واپسین عمر زهرا (س) نزد او آمد وتقاضای آنان را برای ملاقات با فاطمه بازگو کرد واز او اجازه خواست . زهرا(س) چنین گفت : خانه از آن شما ودر اختیار شمایم آنچه خود صلاح می دانی عمل کن 

ک - محبت به همسر :
روزی پیامبر از فاطمه سلام الله پرسید شوهرت با تو چگونه است ؟ فاطمه (سعرض کرد: خوب است اما زنان قریش مرا با ازدواج با کسی که دستش از مال دنیا خالی است سرزنش می کنند . پیامبر فرمود : دخترم شوهر تو بهترین همسرهاست . به او محبت کن ! تو را از نافرمانی او برحذر می دارم .

ر- زهرا (س) وتربیت فرزندان : ( وراثت در شخصیت فرزندان زهرا (س(:
یکی از عوامل موثر در تشکیل شخصیت فرزندان زهرا (س) وراثت است . زیرا در این خانواده مادر از مقام عصمت بهره مند است . در وجود مطهر او هیچ رجس وگناهی راه ندارد . چنانچه در زیازت امام حسین (ع) داریم که : گواهی می دهم که شما در اصلاب پاک وارحام مطهر بودید وهیچ غباری از شرک وجهالت بر دامن شما ننشست .

ن_ زهرا مادی پاکدامن : 
امام حسین (ع) در روز عاشورا حقیقتی را بازگو کرد تا از آن طریق بر حقانیت خود تاکید ورزد . بدین جهت در آن روز تاریخی فرمود : شهامت ، آزاد منشی وکرامت خود را مرهون پاکدامنی وطهارت مادرم زهرا ( س ) هستم .

س - اعتقاد به عقیقه : 
حضرت زهرا (س) هرگاه صاحب فرزندی می شد برای او گوسفندی را عقیقه می داد . سپس روز هفتم تولد هر یک از عزیزانش ، سر او را می تراشید وبرابر وزن موهای او نقره صدقه می داد . برای همسایه ها هدیه می فرستاد ودیگران را در شادی خود سهیم می نمود .

ع - عواطف مادری ونقش آن در تربیت فرزند :
سلمان می گوید : روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود . در این هنگام فرزندش حسین گریه کرد وبیتابی نمود . عرض کردم برای کمک به شما آسیاب می کنم یا بچه را آرام می نمایم . ایشان فرمود من به آرام کردن فرزند اولی هستم . شما آسیاب را بچرخانید .

ص - بازی وتحرک : 
حضرت فاطمه (س) با فرزندانش همبازی می شد وبه این نکته توجه داشت که در بازی نوع الفاظ وحرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد . نقل شده است که حضرت با فرزندش امام حسن (ع) بازی می کرد واو را بالا می انداخت وبرایش شعر می خواند .

ق - رعایت عدالت در میان کودکان :
روزی امام حسن (ع) نزد پیامبر آمد واظهار تشنگی کرد وتقاضای آب نمود . رسول خدا (ص) بی درنگ برخاسته وظرفی برداشت واز گوسفندی مقداری شیر دوشید وبه امام حسن (ع) داد و در این هنگام که امام حسین (ع) خواست تا ظرف شیر برادرش را بگیرد . اما پیامبر در حمایت از امام حسن (ع) مانع گرفتن ظرف او شد . فاطمه (س) عرض کرد گویا حسن برای شما عزیزتر است . پیامبر فرمود ند : هر دو برایم عزیز ومحبوبند . چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم .

سخنان برگزیده از حضرت زهرا (س(:
در خدمت مادر باش زیرا بهشت در زیر پای مادران است .
آن گاه در که روز قیامت برانگیخته شوم ، گناهکاران امت پیامبر اسلام را شفاعت خواهم کرد.
اگر به آنچه تو را به آن فرمان می دهیم عمل کنی واز آنچه بر حذر می داریم دوری کنی ، از شیعیان مایی والا هرگز.
از دنیای شما محبت سه چیز در دل من نهاده شد ؛ تلاوت قرآن ، نگاه به چهره پیامبر خدا وانفاق در راه خدا .
خوش رویی در هنگام روبه رو شدن با مؤمن ، بهشت را بر فرد خوش رو واجب می کند .


يا فاطمة الزهرا يا بنت محمد يا قرة عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا .يا وجيهة عندالله اشفعى لنا عندالله .
والسلام

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: دهه فاطمیه , شهادت حضرت زهرا(س), مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 22 بهمن 1395
نوروز از منظر ائمه معصومین (ع)

 

نوروز از دیدگاه معصومین علیهم السلام

فرار رسیدن نوروز و فرا رسیدن سال نو

1392 بر عموم هموطنان عزیز گرامیباد.

 

 

 

نوروز از جشن های ملی ایرانیان به شمار می رود و از روزگار باستان در میان ملت ایران وجود داشته است.

با ورود دین اسلام به این سرزمین ، این جشن رنگ و بوی مذهبی به خود گرفت و از آن پس سفره های هفت سین ایرانیان مزین به کتاب آسمانی مسلمانان «قرآن» شد و لحظه های تحویل سال با دعای «یا مقلب القلوب و الابصار»، حالتی روحانی به خود گرفت .

وقتی ایران به دست مسلمانان فتح شد، اسلام که همه رنگ های قومیت را از بین برده بود، به نوروز جلای بیشتری بخشید.

روایات زیادی درباره مبارکی این جشن فرخنده از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه معصوم علیهم السلام نقل شده است که در این گزارش به چند نمونه از این روایات اشاره شده است:

روایتی از عبدالصمد بن علی به نقل از جدش نقل می شود که «در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود، برای پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم  هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست ؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان است ، فرمود آری ، در این روز بود که خداوند «عسکره » را زنده کرد.

از پیامبر خدا پرسیدند عسکره چیست ؟ فرمودند، عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ، ترک دیار کردند و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند، سپس آنان را زنده کرد و ابرها را امر فرمود که به آنان ببارد، از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده است .

پیامبر پس از آن از حلوا تناول کردند و آن را میان اصحاب خود قسمت نمودند و گفتند کاش هر روزی بر ما نوروز بود. (آثار الباقیه صفحه 325 )

حدیث دیگر از معلی بن خنیس روایت شده است که گفت : «روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد علیه السلام درآمدم و ایشان فرمودند «آیا این روز را می شناسی» ؟ گفتم «فدای تو شوم ، این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه و ارمغان می دهند

سپس حضرت صادق فرمودند «سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی» . پس گفت «ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خدا پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند و به پیشوایان دین ایمان بیاورند

«
همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد

همان روزی است که کشتی نوح علیه السلام در کوه آرام گرفت ، همان روزی است که پیامبر خدا، امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند و بتان را خرد کند، چنان که ابراهیم علیه السلام نیز این کار را کرد .

همان روزی است که پیامبر به یاران خود فرمودند که با علی علیه السلام به عنوان امیرالمؤمنین بیعت کنند (عید غدیرخم ).

همان روزی است که حضرت قائم عجّل الله تعالی فرجه الشریف بر دجال پیروز شود و او را در کنار کوفه بر دار کشد و هیچ روز نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم ، زیرا نوروز از روزهای ما شیعیان است

(
بحار الانوار - علامه مجلسی جلد 14 مبحث نوروز )

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: نوروز از منظر ائمه معصومین (ع) , نوروز ایران از دیدگاه ائمه , مسجد حجت ابن الحسن (ع), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 27 اسفند 1391
ولادت حضرت زینب (س) مبارک

 

 

سلام بر زینب(س)

سلام بر زینب کبری(س). سلام بر دختر دردانه فاطمه زهرا(س). سلام بر او که تمام مصائب ولایت را بر سینه لبریز از صبرش نهاد و خم به ابرو نیاورد. سلام بر او که همواره مرهم مهر بر سینه زخمی ولایت بود. سلام بر او که پیچیده در لفافه عفاف، به وقت هتک حرمت ولایت، سیلی خروشان بود. سلام بر او که از هاله نورانی کلام ولایت قدم بیرون ننهاد. لحظه ای از این گوهر تابان غافل نشد و سرانجام جان در راه عشق به ولایت نهاد. سلام و درود بیکران خدا بر او باد.

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: ولادت حضرت زینب (س) , حضرت زینب , مسجد حجت ابن الحسن , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 24 اسفند 1391
آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول

  آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول

 

آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول


امروز، خورشید مهربان تر از همیشه بیدار می شود. روز از شانه های تو آغاز می شود تا جهان، بزرگی ات را ببیند؛ چون بزرگی ابراهیم خلیل علیه السلام در برابر بتانی که فرو ریختند.

ملکوت را در دست هایت به تماشا می گذارند تا رسولان بی رسالت دنیازده، بهشت را پیچیده در قنوتت به تماشا بنشینند.

جهان، خلاصه ای از لبخند توست که امامتت را تمام آبشارها قیام می کنند و جنگل ها قامت می بندند.

بزرگی؛ چون پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله . بزرگی؛ چون وحی، چون پدرانت ردای پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوشت آواز عدالت سر می دهد و شمشیر سرْ شکافته پدر بزرگوارت علی علیه السلام ، در دست هایت مشق عشق می کند.

چشم هایت بوی مهربانی زهرا علیهاالسلام می دهد.

امروز، روز بزرگی توست؛ بزرگی تو بزرگ تر از تمام پیامبران است. بزرگی تو سال ها خواهد بود؛ بزرگی تو از ازل آغاز شده و با ابدیت به پایان می رسد.

خدا از امروز، تو را بزرگ تر از هر کسی می خواهد.

امروز از آن توست؛ مثل تمام فرداهای نیامده، مثل تمام دیروزها، مثل تمام روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها.

تمام فصل های سال، نامت را از بر کرده اند؛ مثل تمام درخت ها و آب ها.

امروز، روز آغاز مهربانی خداوند با دنیاست، روز مهربانی تو با جان های تشنه ما. امروز، روز آشنایی و آشتی لبخند و آینه هاست؛ روز شکوفا شدن گل های محمدی در دامنه نام شکوهمند تو. امروز، عطر گل های محمدی فراگیر می شود و باغ های عصمت، در شکوه امامتت شکوفه خواهند کرد، با نفس های معطرت.

امروز، فروردین ها از لبخند تو شکوفه خواهند داد و اردیبهشت ها با نفس هایت بهشتی می شوند.

ابدیت در تو خلاصه می شود و شادی، با لبخندت به نهایت کمال می رسد. بعد از امروز، جهان آغاز می شود؛ جهان از امروز، دوباره متولد خواهد شد.

پیش از این، نمرودها، رودهای آتش را گرداگرد زمین شعله کشیده بود؛ اما امروز با تو دنیا سربلند بیرون می آید از این همه آتش طغیان.

مانند ابراهیم خلیل، آتش ها را گلستان کرده ای. امروز، نوح، کشتی نجاتش را به دست تو می سپارد تا سینه سخت ترین توفان ها را به سمت ساحل های امن بشکافی.

ای منجی، ای یگانه منجی! از امروز، سکان هدایت بشر به دست توست. از امروز، شادی های ما آغاز خواهد شد؛ مثل غم های طولانی تو.

بر ما ببار، ای رحمت بی کران خداوند!

بر ما ببار که سال هاست کویر سینه هامان، تشنه باریدن زلال توست.

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: آغاز امامت امام زمان(عج) در 9 ربیع الاول, مسجد حجت ابن الحسن(عج), حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 19 آذر 1395
شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)

شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام)


 

شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام) را به محضر مبارک حضرت ولی عصر (عج) و تمام شیعان آن حضرت تسلیت عرض میکنم و همچنین آغاز امامت امام زمان(عج) را تبریک و تهنیت عرض میکنم.

چکیده:

هشتم ربیع الاول، سالروز شهادت غم بار امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری علیه السلام است. این امام مظلوم که در عمر کوتاه خویش رنج ها و شکنجه های بسیاری را تحمل کرد، پس از هشت روز مسمومیت، به دست مزدوران معتمد عباسی (1) در سال 260 هـ. ق در 28 سالگی در سامرا به شهادت رسید و کنار مرقد پاک پدرش به خاک سپرده شد. (2)
به همین مناسبت، هر ساله شیعیان در سراسر جهان تشیع، رخت ماتم به تن می کنند و این مصیبت جان سوز را به فرزندش، مهدی موعود (عج) تسلیت می گویند. در این مقاله، به جنبه هایی از زندگی آن حضرت می پردازیم.

معرفی امام حسن عسکری علیه السلام

نام مبارک امام یازدهم، حسن و کنیه معروفشان، ابومحمد است و معروف ترین لقب آن حضرت، عسکری است؛ زیرا ایشان و امام هادی علیه السلام را در منطقه ای نظامی نگه می داشتند تا کاملاً زیر نظر باشند. چون نام آن محله «عسگر» بود، این دو امام به «عسکریین» شهرت یافتند. (3) مادر امام عسکری را حدیثه، حدیث، سوسن (4) و سلیل (5) نامیده اند که از زنان پرهیزکار و پاک دامن زمان خویش بود. در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام عسکری علیه السلام، خانه اش پناهگاه شیعیان گردید. (6) آن حضرت، در هشتم یا دهم ربیع الثانی سال 232 هـ. ق در مدینه به دنیا آمد و در 22 سالگی به امامت رسید. مدت امامت حضرت، شش سال بود. (7)

عبادت امام حسن عسگری علیه السلام

روزی تنی چند از بنی عباس نزد والی سامرا رفتند و به او دستور دادند و بر امام حسن عسکری علیه السلام که در زندان بود، سخت بگیرد. او نیز دو تن از بدترین اشخاص را برای زندان بانی حضرت گمارد. پس از چندی فهمید آن دو اهل نماز و روزه شده اند و در عبادت به مقام والایی رسیده اند. از این رو، آن دو نفر را احضار کرد و پرسید: چرا شما پیرو امام حسن عسکری علیه السلام شده اید؟ آن دو که عظمت روح و کرامت بی کران امام تحت تأثیرشان قرار داده بود، پاسخ دادند: «زیرا او مردی است که روزها روزه می گیرد و شب ها تا صبح به عبادت خدای می پردازد». (8)

فعالیت های سیاسی امام حسن عسکری علیه السلام

با آنکه امام حسن عسکری علیه السلام در محاصره دشمنان خویش بود و تمام حرکاتش را زیرنظر داشتند، ولی این خفقان شدید نتوانست جلو فعالیت های ایشان را بگیرد. آن حضرت برای مقابله با افکار ضد اسلامی و ترویج اسلام واقعی تلاش های فراوانی کردند. کوشش های علمی، تبیین اندیشه های ناب اسلامی، ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان جهان در دورترین نقاط و آماده سازی آنان برای دوران غیبت امام دوازدهم، از جمله فعالیت های مهم امام حسن عسکری علیه السلام در این زمینه به شمار می آید. (9)

شهادت جان سوز

چند روز از بیماری امام حسن عسکری علیه السلام می گذشت. سم به تمام بدن مبارک نفوذ کرده و آثار مسمومیت در بدن حضرت نمایان بود. سرانجام در روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هـ.ق، امام مظلوم شیعیان پس از اقامه نماز صبح، به نیاکان پاکش پیوست و از زندان ستم کاران رهایی یافت. با منتشر شدن خبر وفات حضرت، در شهر سامرا قیامتی برپا شد و صدای شیون و ناله بلند گردید. بازار تعطیل شد و همگان بر در خانه امام عسگری علیه السلام جمع شدند. (10)

امام حسن عسکری علیه السلام در بیان دشمن

جعفر کذاب، برادر امام حسن عسکری علیه السلام که می خواست به ناحق، خود را امام معرفی کند، با حضور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف) و اقامه نماز بر پیکر امام حسن عسکری علیه السلام، خوار و رسوا شد. از این رو، بیست هزار دینار برای خلیفه فرستاد و برای او نوشت: «ای امیر مؤمنان! مقام و منزلت برادرم را به من بده.» خلیفه اگر چه از کینه و دشمنی با امام لبریز بود، ولی لب به حق گشود و پاسخ داد :«منزلت برادرت، حسن عسکری از طرف ما نیست، بلکه از سوی خداوند است. ما همواره می کوشیدیم قدر و منزلت او را پایین آوریم، ولی به دلیل پاک دامنی، نیک رفتاری، دانش و عبادتش، بر عظمت او افزوده می شد. اگر تو نزد پیروان برادرت همان ارزش را داری. به تأیید ما نیاز نداری و اگر چنین نیست، کاری از ما برنمی آید.» (11)

عزت امامان، امری آسمانی

روزی مستنصر بالله ، خلیفه عباسی به سامرا رفت. اطرافیان به آگاهی اش رساندند که قبر امام حسن عسکری علیه السلام مورد توجه مردمان است، ولی قبر پدران او، یعنی خلفای عباسی را ویرانی و کثافت فرا گرفته است. از این رو. به او گفتند: شما پادشاهان دنیا هستید و نباید قبر پدرانتان به این حال باشد و کسی هم به زیارت آنها نیاید. دستور دهید کسی این کثافت ها را پاک کند و آنها را مانند قبور امامان علویان بسازد تا مردم به زیارت آنها نیز بروند. خلیفه در پاسخ گفت: «این عزت امامان شیعه و آبادانی مزار آنها، امری آسمانی و از طرف خداوند است و اجبار مردم به کاری فایده ندارد». (12)

سامراء، همچنان مظلوم

با گذشت بیش از یازده قرن از شهادت امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام، مظلومیت این دو امام همچنان ادامه دارد. با وجود اینکه شیعیان از سراسر دنیا به زیارت عتبات عالیات می شتابند، ولی با اشک چشم و سوز دل رو به سامرا می کنند و از دور سلام می دهند؛ چرا که اشغال گران با ایجاد ناامنی در عراق، اطراف سامرا را پایگاه نظامی خویش قرار داده اند و آن را به منطقه نظامی تبدیل کرده اند. در سایه این ناامنی ها بود که دشمنان انسانیت و اسلام، بارگاه پاک عسکریین علیه السلام را با بمب تخریب کردند و داغ سنگینی بر قلب سوخته عاشقان اهل بیت علیهم السلام گذاشتند. البته به کوری چشم دشمنان، ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت با کمک های خویش، گنبد و بارگاه زیباتر و بزرگ تری برای آن دو امام مظلوم خواهند ساخت.

حدیثی از امام حسن عسگری(علیه السلام):

نماز شب، سیر شبانه
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ إِلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.»:
وصول به خداوند عزّوجلّ، سفرى است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.

                                                        التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: شهادت امام حسن عسگری(علیه السلام) , مسجد حجت ابن الحسن(عج),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : شنبه 30 دی 1391
20 صفر اربعین امام حسین (ع)


اربعین امام حسین(ع) 

20 صفر اربعین حسینی

روز 20 صفر ـ یعنی اربعین ـ زمانی است که حرم امام حسین(ع) یعنی کاروان اسرا، از شام به مدینه بازگشتند و روزی است که جابر بن عبدالله انصاری، صحابی رسول خدا(ص)، از مدینه به کربلا رسید تا به

زیارت قبر امام حسین(ع) بشتابد و او نخستین کسی است که قبر آن حضرت را زیارت کرد.

در این روز، زیارت امام حسین(ع) مستحب است و این زیارت، همانا خواندن زیارت اربعین است. 

شیخ طوسی سپس متن زیارت اربعین را با سند به نقل از حضرت صادق(ع) آورده است: السلام علی ولی الله و حبیبه، السلام علی خلیل الله و نجیبه، السلام علی صفی الله و ابن صفیه... 

این مطلبی است که شیخ طوسی، عالم فرهیخته و معتبر و معقول شیعه در قرن پنجم درباره اربعین آورده است. طبعا براساس اعتباری که این روز میان شیعیان داشته است، از همان آغاز که تاریخش معلوم نیست، شیعیان به حرمت آن، زیارت اربعین می‌خوانده‌اند و اگر می‌توانسته‌اند مانند جابر بر مزار امام حسین(ع) گرد آمده و آن امام را زیارت می‌کردند. این سنت تا به امروز در عراق با قوت برپاست و شاهدیم که هزاران شیعه ایرانی و غیر ایرانی در این روز بر سر مزار امام حسین(ع) جمع می‌شوند

 

اعتبار اربعین امام حسین(ع) از گذشته میان شیعیان و در تقویم تاریخی وفاداران به امام حسین(ع) شناخته شده بوده است. کتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ طوسی است از روایات فراوان درباره تقویم مورد نظر شیعه درباره ایام سوگ و شادی و دعا و روزه و عباردت است، ذیل ماه «صفر» می‌نویسد: نخستین روز این ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زید بن علی بن الحسین است.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: بیت صفر اربعین حسینی , اربعین امام حسین , حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 27 آذر 1391
میلاد حضرت عیسی مسیح(ع)

 تولد حضرت عیسی مسیح (ع )  مبارک باد . 

 

سال خوبی رو برای همه مسیحیان عزیز آرزو میکنم

 

تولد حضرت عیسی مسیح
مراسم سالروز ولادت حضرت مسیح (ع) روز 25 دسامبر برابر با چهارم دی ماه برگزار می شود. تاریخ این عید در سال 330 میلادی مقر شده است و کلیساهای مشرق زمین در قرن ششم میلادی به برگزاری آن پرداختند. 

روز 25 دسامبر در روم باستان مصادف با یک جشن بت پرستی به نام تولد خورشید شکست ناپذیر بود. برخی از آشوریان اعتقاد دارند شب یلدا که تقریباً همان زمان برگزار می شود یادآور این جشن است؛ زیرا یلدا به زبان آرامی یعنی میلاد و معمولا به معنی عید تولد مسیح است. در این روز غذاهای مخصوصی طبخ شده و خانواده ها تا هفت روز از یکدیگر دیدار می کنند.

عیسی مسیح (ع) در شرایطی متولد شد که یهودیان آن زمان در جستجوی مسیحا بودند تا قوای شیطانی را شکست دهد و در پی تأسیس سلطنت جدید بودند. در کل می توان گفت یهودیان آن زمان انتظارات مختلفی از مسیحا داشتند. برخی فکر می کردند باید پادشاهی جنگجو باشد و بعضی دیگر منتظر کسی بودند که پای بندی شدید به تورات داشته باشد و عده ای دیگر فکر می کردند او باید مرد معبد باشد. عیسی مسیح(ع) در چنین اوضاع و شرایطی متولد شد. هرچند محققان عموماً اتفاق نظر دارند که او در سال چهارم قبل از میلاد به دنیا آمده است.

تولد حضرت عیسی (ع) درانجیل

انجیل متی (1:18) تا (1:25) تولد عیسی مسیح (ع) را در زمان هیررودیس چنین روایت کرده است: « مریم (س) مادر عیسی که در عقد یوسف بود، قبل از ازدواج با او بوسیله روح القدس آبستن شد. یوسف که سخت پای بند اصول اخلاقی بود برآن شد که نامزدی خود را به هم بزند، اما در نظر داشت این کار را در خفا انجام دهد تا مبادا مریم بی آبرو شود. او غرق در اینگونه افکار بود که بخواب رفت. در خواب فرشته ای را دید که به او گفت: یوسف، پسر داوود از ازدواج با مریم نگران نباش. کودکی که در رحم اوست از روح القدس است. او پسری خواهد زایید و تو نام او را عیسی یعنی نجات دهنده خواهی نهاد و او قوم خود را از گناهانشان خواهد رهانید و این همان پیغامی است که خداوند قرنها قبل به زبان نبی خود اشعیا فرموده بود که بنگرید! دختری باکره آبستن خواهد شد و پسری بدنیا خواهد آورد و او را عمانوئیل خواهید نامید (عمانوئیل به زبان عبری یعنی خدا با ما است) چون یوسف بیدار شد طبق دستور فرشته عمل کرد و مریم را به خانه اش آورد تا وقتی که او پسرش را بدنیا آورد و یوسف او را عیسی نام نهاد.»

تولد عیسی بن مریم (ع) در قرآن

خداوند در قرآن نیز در سوره آل عمران و سوره مریم به داستان تولد حضرت عیسی اشاره کرده است. که در آن میان می توان به آیات 16 تا 35 سوره مریم در قرآن کریم مراجعه کرد: در همان لحظه ‏اى که جبرئیل(ع) در مریم دمید، زنى باردار شد و تردیدى نیست که او در این اندیشه بود که مردم درباره او چه خواهند گفت؛ زیرا وى دوشیزه‏ اى بود که اکنون باردار شده بود و بدون شوهر از او فرزندى متولد شده است، این ذهنیت‏ها، او را پریشان خاطرکرد و بیمناک و مضطرب مى‏ساخت و علاقه‏ مند بود از مردم کناره ‏گیرى کند و تنها زندگى نماید. اینجا بود که محلى را دور از مردم انتخاب کرد تا در آن از دیدگان آنها مخفى و نهان باشد. و آنگاه که زمان وضع حمل فرا رسید درد و رنج ولادت، او را مجبور ساخت به درخت خرمایى رو آورد تا خود را به واسطه آن پنهان سازد، خود را به آن درخت رساند و بر آن تکیه زد و در آنجا به خاطر آورد که به ‏زودى مورد آماج تهمتهاى ناروا قرار خواهد گرفت، در آن هنگام آرزو مى ‏کرد اى کاش قبل از این ماجرا مرده بود و یا چیزى پست و بى‏ مقدار بود که ارزش نام بردن نداشت، ولى لطف و عنایت خداوندى به سرعت شامل حال وى شد و صداى جبرئیل را شنید که از نزدیکى او، و محلى پایین‏تر از جایگاه وى، او را مخاطب ساخته و به وى اطمینان داد که خداوند روزى او را برعهده گرفته است و او اگر تنها شاخه درخت خرما را تکان دهد، رطب تازه برایش فرو مى‏ریزد و مى‏تواند با گوارایى میل کند و از جوى آبى که از سمت پایین جایگاهش مى ‏گذرد بنوشد و خیالى آرام و خاطرى آسوده داشته باشد و به او آموخت که اگر به فردى نکوهشگر برخورد و یا کسى درباره مسئله باردارى و چگونگى آن از او پرسید، به او پاسخ ندهد و با اشاره بگوید: نذر کرده ‏ام براى خدا روزه‏اى بگیرم.

هنگامى که عیسى (ع) متولد شد و مادرش او را نزد خویشاوندان خود آورد، براى آنان - که از تقوا و پرهیزکارى و عبادات مریم اطلاع داشتند و چه کسانى که بى ‏اطلاع بودند صحنه ‏اى غیرمنتظره بود- زیرا کارى که او انجام داده بود براى آنان بسیار شگفت‏آور بود و نیز مى‏دانستند مریم دوشیزه بوده و شوهر نکرده است و طبیعى بود که چنین امر ناگهانى فرد را در معرض اتهام قرار دهد و بدیهى است امورى از این قبیل، فرصت اندیشیدن به کسى نمى ‏دهد، به ویژه که دلایل اتهام و قرینه‏هاى ظاهرى دال بر آن موجود باشد. بنابراین، جایى براى شک و تردید باقى نمى ‏گذارد.

آنچه را مریم ‏(س) توانست در قبال این طوفان تهمت و افترا انجام دهد این بود که به سفارش جبرئیل(ع) عمل کرد و روزه گرفت و به فرزند خود که در گهواره آرمیده بود اشاره کرد و از آنها خواست با وى سخن بگویند. آنان ازاین سخن به خشم آمدند؛ زیرا پنداشتند مریم آنها را به تمسخر گرفته است، چون تاکنون سراغ نداشتند کودکى درگهواره سخن بگوید، ولى عیسى(ع) بدان‏ها پاسخ کاملى دال بر پاکدامنى مادرش عنوان کرده گفت: خداوند او را به سخن آورده است و افزود: من بنده خدا هستم و خداى متعال به من انجیل عطا خواهد کرد و مرا به پیامبرى برمى‏ گزیند و وجودم را با برکت کرده و آموزگار صفات خوب و پسندیده قرار داده است و به من دستور داده که تا زنده‏ ام نماز را به پایدارم و زکات بپردازم و سفارشم فرمود به مادرم نیکى و مهربانى کنم، خداى سبحان مرا میان مردم، فردى ستمکار قرار نداد و در اثر گناه شقاوتمندم نساخت و آنگاه که متولد شدم و زمانى که از دنیا مى ‏روم و هنگامى که در قیامت از بین مردگان زنده محشور می شوم، در پناه و امان الهى هستم.

قوم مریم نزد وی آمدند و مریم فرزند خود را حمل مى‏کرد، گفتند: اى مریم، کار بسیارزشتی انجام داده ‏اى. اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت هم بدکاره نبود، چرا چنین ‏کردى؟ مریم به فرزندش اشاره کرد آنها گفتند: چگونه ما با کودکى که در گهواره است سخن بگوییم! عیسى به سخن آمد و گفت: من بنده خدا هستم، به من کتاب آسمانى عطا کرد و من را هر کجا که باشم مایه برکت گرداند و تا زنده ‏ام من را به نماز و زکات و نیکى به مادرم سفارش فرمود و مرا ستمکار و شقى قرار نداد، درود بر من، آن روزکه متولد شدم و آن روز که از دنیا مى ‏روم و آن روز که زنده محشور می شوم.

در انجیل یوحنا (27:14) به نقل از حضرت مسیح (ع) آمده است: " من هدیه ای نزد شما می گذارم ولی می روم، این هدیه آرامش فکر و دل است، آرامشی که من به شما می دهم، مانند آرامشهای دنیا بی دوام و زود گذار نیست، پس آسوده خاطر باشید و نترسید! فراموش نکنید چه گفتم، گفتم که می روم و زود بازمی گردم. اگر واقعا مرا دوست داشته باشید از این خبر شاد خواهید شد .

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: میلاد حضرت عیسی مسیح(ع), مسجد حجت ابن الحسن, مسجد حجت , ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 3 دی 1394
برگزاری نماز ظهر عاشورا

 

 

برگزاری نماز ظهر عاشورا

به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی

دهم محرم 1434 هجری قمری

91/9/5

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 

 



:: موضوعات مرتبط: تاریخچه مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: برگزاری نماز ظهر عاشورا, تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج), دهم محرم 1434 هجری قمری, 5/9/91, به امامت حجة الاسلام والمسلمین شیخ حمید شیوایی, حمید داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 14 آذر 1391
چیستی عاشورا

 روزها همچنان از پی هم می‌گذرند و دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه می‌رسد. دوباره عطر خوش حسینی به مشام می‌رسد و نوای «یاحسین» گوش جان را نوازش می‌دهد. زمزمه‌ای كه همواره ورد زبان ملت ایران بوده و با نشأت گرفتن از زمزمه‌ها و نام حسین(ع) بود كه توانستند چنان حوادثی را بیافرینند به طوری كه با گذشت زمان هنوز فعل حسینی‌شان در اذهان حك شده باقی مانده است.....

 به ادامه مطالب مراجعه کنید...  



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چیستی عاشورا,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 28 مهر 1394
چهره هاي حادثه كربلا

چهره هاي حادثه كربلا

 آيا حسين عليه‏السلام يك شخصيت حماسی هست ‏يا نه ؟ آيا ما بايد با وجود حسين ( ع ) و سرگذشت او يك احساس حماسی‏داشته باشيم ، يا يك احساس تراژدی ، مصيبت ، رثا و نفله‏ شدن ؟شخصيتهای حماسی كه اغلب در منظومه‏های حماسی از آنها ياد شده است ، جنبه نژادی و قومی دارند اما مطلب در مورد حسين عليه‏السلام غير از اين است . حسين ( ع ) يك‏ شخصيت حماسی است اما نه مانند جلال‏الدين خوارزمشاه و نه مانند رستم افسانه‏ای . حسين (ع) يك شخصيت حماسی است ، اما حماسه انسانيت ، حماسه بشريت ، نه حماسه‏قوميت. سخن حسين ( ع ) ، عمل حسين ( ع ) ، حادثه حسين ( ع ) ، روح حسين( ع ) ، همه هيجان است ، درس است ، القاء نيروست ، اما چه نوع القاء نيروئی ؟ چه‏ نوع درسی ؟ آيا از آن جهت‏ كه مثلا به قومي خاص منتسب است ؟ ! يا از آن جهت كه شرقی است ؟ يا از آن جهت كه مثلا عرب است و غير عرب نيست ؟ ! يا به قول بعضی از ايرانيها از آن جهت كه مثلا همسرش ايرانی است ؟اساسا در وجود حسين ( ع ) چنين حماسه‏هائی نمی‏تواند وجود داشته باشد و علت شناخته نشدن حسين ( ع ) هم همين است . چون حماسه او بالاتر و مافوق اينگونه حماسه‏هاست ، كمتر افراد می‏توانند او را بشناسند . حالاببينيم واقعا چطور است؟نمي توان در جهان شخصيت حماسی مانند شخصيت حسين‏بن‏علی  عليهماالسلام از نظرشدت حماسی بودن و از نظر علو حماسه يعنی جنبه‏های انسانی نه‏جنبه قومی‏وملی پيدا  كرد . حسين ( ع ) سرود انسانيت است و به همين دليل نظير ندارد . شما در دنيا حماسه‏ای مانند حماسه حسين بن‏علی  عليهماالسلام‏ پيدا نخواهيد كرد ، چه از نظر قدرت و قوت حماسه و چه از نظر علو درجه و انسانی بودن آن  و متاسفانه ما مردم اين حماسه را نشناخته‏ايم .

حادثه عاشورا و تاريخچه كربلا دو صفحه دارد ، يك صفحه سفيد و نورانی و يك صفحه تاريك ، سياه و ظلمانی كه هر دو صفحه‏اش يا بی‏نظير است و يا كم نظير . اما صفحه سياه و تاريكش از آن نظر سياه و تاريك است كه در آن فقط جنايت بی‏نظير و يا كم نظير می‏بينيممی‏بينيم ، كشتن جوان می‏بينيم ، كشتن شيرخوار می‏بينيم ، اسب بر بدن مرده‏ تاختن می‏بينيم ، آب ندادن به يك انسان می‏بينيم ، زن و بچه را شلاق زدن‏ می‏بينيم ، اسير را بر شتر بی جهاز سوار كردن می‏بينيم . از اين نظر قهرمان‏حادثه كيست ؟ واضح است وقتی كه حادثه را از جنبه جنايی نگاه كنيم قهرمان حادثه ، يزيدبن‏معاويه است ، عبيدالله‏بن‏زياد است ، عمرسعد است ،  شمربن‏ذی‏الجوشن است ، خولی است و عده اي ديگر . از اين نظر حادثه كربلا يك جنايت و يك تراژدی است ، يك مصيبت و رثاء است . اين صفحه را كه نگاه ‏كنيم ، در آن ، كشتن بيگناه‏ .

اين تاريخچه صفحه ديگري هم داردكه قهرمان آن صفحه ديگر پسر معاويه و پسر يزيد نيست در آنجا ، قهرمان حسين ( ع ) است . در آن صفحه ، ديگر جنايت نيست ،تراژدی نيست ، بلكه حماسه است ، افتخار و نورانيت است‏، تجلی حقيقت و انسانيت است ، تجلی حق‏پرستی است . آن صفحه را كه نگاه‏ كنيم ، می‏گوئيم بشريت حق دارد به خودش ببالد . اما وقتی صفحه سياهش را مطالعه می‏كنيم می‏بينيم كه بشريت سر افكنده است. پس چرا بايد حادثه‏

 كربلا را هميشه ازمنظر صفحه سياهش مطالعه كنيم ؟ و چرا بايد هميشه‏ جنايتهای كربلا گفته شود ؟ چرا هميشه بايد حسين‏بن علی ( ع ) از آن جنبه ای كه مورد جنايت جانيان است مورد مطالعه ما قرار گيرد ؟ چرا شعارهائی كه به نام حسين‏بن‏علی ( عليهماالسلام ) می‏دهيم و می‏نويسيم ، از صفحه تاريك عاشورا گرفته شود ؟ چرا ما صفحه نورانی اين‏ داستان را كمتر مطالعه می‏كنيم ، در حالی كه جنبه حماسی اين داستان صد برابر بر جنبه جنائی آن می‏چربد . و نورانيت اين حادثه بر تاريكی آن غالب است.

حسين ( ع ) را يك روز كشتند و سر او را از بدن جدا كردند ، اما حسين (ع) كه فقط اين تن نيست ، حسين ( ع) يك مكتب است و بعد از مرگش زنده‏تر می‏شود. دستگاه بنی‏اميه خيال كرد كه حسين ( ع ) را كشت و تمام شد ، ولی بعد فهميد كه مرده حسين ( ع ) از زنده حسين ( ع ) مزاحمتر است ، تربت حسين ( ع ) كعبه صاحبدلان است .

حضرت زينب هم به يزيد همين را گفت . گفت اشتباه كردی ، " كد كيدك واسع‏ سعيك ، ناصب جهدك فوالله لا تمحواذ كرنا ، و لا تميت وحينا "هر نقشه‏ای كه داری بكار ببر ولی مطمئن باش تو نمی‏توانی برادر مرا بكشی و بميرانی ، برادر من زندگيش طور ديگر است ، او نمرد ، بلكه زنده‏تر شد.

البته نمي گوييم آن صفحه تاريك را نبايد ديد بلكه بايد آن را ديد و خواند ، اما اين مرثيه هميشه بايد مخلوط با حماسه باشد . اينكه گفته‏اند رثاء حسين‏بن‏علی عليهما السلام  بايد هميشه زنده بماند ، حقيقتی است و پيغمبر ( ص) و ائمه‏اطهار عليهم السلام  نيز به آن توصيه‏ كرده‏اند ،اين رثاء و مصيبت نبايد فراموش بشود و اين ذكرو اين‏ يادآوری نبايد فراموش شود اما دررثای يك قهرمان . پس اول بايد قهرمان بودنش برای ما مشخص شود و بعد در رثای قهرمان بگرييم ، و گرنه رثای يك آدم نفله شده بيچاره بی‏دست و پای مظلوم گريه ندارد .

در رثای قهرمان بگرييم برای اينكه احساسات قهرمانی پيدا كنيم، برای اينكه‏ پرتوی از روح قهرمان در روح شما پيدا شود و ما هم تا اندازه‏ای نسبت به‏ حق و حقيقت غيرت پيدا كنيم ، ما هم عدالتخواه شويم ، ما هم با ظلم و ظالم نبرد كنيم ، ما هم آزاديخواه باشيم  و برای آزادی احترام قائل  باشيم.

در  بعضي كتابها ديده مي شود كه  مقايسه‏ای ميان حسين‏بن‏علی عليهماالسلام و عيسی مسيح شده است، بدين ترتيب كه عمل مسيحيها بر عمل‏مسلمين ( شيعيان ) ترجيح داده ميشود ، زيرا آنها روز شهادت عيسی‏مسيح را جشن می‏گيرند و شادمانی می‏كنند ، ولی ششيعيان در روز شهادت حسين‏بن‏علی عليهماالسلام  مرثيه‏خوانی و گريه می‏كنند . عمل آنها بر عمل اينها ترجيح‏ دارد ، زيرا آنها شهادت را برای عيسی‏مسيح موفقيت می‏دانند نه شكست ، و

 چون موفقيت می‏دانند شادمانی می‏كنند . اما مسلمين شهادت را شكست‏ می‏دانند و چون شكست می‏دانند گريه می‏كنند . خوشا به حال ملتی كه شهادت‏ را موفقيت بشمارد و جشن بگيرد و بدا به حال ملتی كه شهادت را شكست‏ بداند و به خاطر آن مرثيه خوانی كند . جواب اين است كه اولا دنيای مسيحی كه اين شهادت را جشن می‏گيرد ، براساس همان اعتقاد خرافی است كهمی‏گويد عيسی كشته شد تا بارگناه ما از بين رود ، و چون به خيال خودشان سبكبال شده و در حقيقت آنها جشن سبكبالي خود را مي گيرند و اين خرافه اي بيش نيست.

 ثانيا اين همان فرق اسلام و مسحيت است كه اسلام يك دين اجتماعي و مسيحيت ديني است كه هر چه دارد اندرز اخلاقي است. از طرفي يك حادثه گاه از نظر فردي و گاه از نظر اجتماعي بررسي مي شودو در اسلام شهادت امام حسين از ديدگاه فردي موفقيتي بزرگ بود.

 

 اما اسلام ، قضايا راهميشه ازجنبه شخصی مطالعه نمی‏كند ، از جنبه اجتماعی هم مطالعه می‏كند . حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به كسانی كه آن را انجام دادند ، مظهر يك انحطاط در جامعه اسلامی بود ، لذا دائما بايد يادآوری  شود. ثانيا اين موضوع برای صيقل دادن احساسات‏ اسلامی و انسانی است ، اما بشرط اينكه آن را درست درك كنيم .

 منبع : مطهري، مرتضي. حماسه حسيني

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: چهره هاي حادثه كربلا, حماسه حسینی, منبع : مطهري, مرتضي, حماسه حسيني,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 آبان 1391
علت نامگذاری ماه محرم (به محرم ) چیست ؟

 

علت نامگذاري اين ماه و حرمت ويژه آن در ميان مسلمانان:

تاسيس تاريخ براي مسلمانان در زمان خلافت خليفه دوم مسلمين و با مشورت علي (ع) در سال شانزدهم هجري صورت گرفته است. مبدا تاريخ را هجرت پيامبر و ماه نخست آن را محرم، سالي كه هجرت روي داده بود گرفتند ....(1) علت نامگذاري اين ماه آن بود كه در ايام جاهليت، جنگ در اين ماه را حرام مي دانستند.

ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجري كاروان حضرت امام حسين (ع) وارد كربلا شد و سپاهيان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده مي شد در روزهاي تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم مي باشد او و يارانش را به شهادت رساندند. پيشواي هشتم شيعيان امام رضا (ع) در خصوص اين ماه فرمود: در جاهليت، حرمت اين ماه نگاه داشته مي شد و در آن  نمي جنگيدند ولي در اين ماه، خونهاي ما را ريختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسير كردند و خيمه ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پيامبر را دربارة ذريه اش رعايت نكردند. .... آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي در «مراقبات» نوشته است:«كودكانم را مي ديدم كه در دهة نخست ماه محرم غذا نمي خوردند و به نان خالي اكتفا مي كردند كسي هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان مي كنم عشقي دروني آنان را برمي انگيخت.» (2) به همين دليل ماه محرم با حادثه عاشورا عجين شده است و فرا رسيدن آن دلها را پر از غم مي سازد و پيروان و شيفتگان امام حسين (ع) از اول محرم، محافل و مجالسي را سياهپوش كرده، به ياد آن امام شهيد به عزاداري مي پردازند.... (3)

شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا،

هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.

روز اول محرم : مسلم ابن عقيل عليه السلام

روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( وروديه )

روز سوم محرم : حضرت رقيه عليها السلام

روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب عليهم السلام - طفلان زينب عليهما السلام

روز پنجم محرم : اصحاب  و عبدالله ابن الحسن عليهم السلام

روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن عليه السلام

روز هفتم محرم : روضه عطش و علي اصغر عليه السلام

روز هشتم محرم : حضرت علي اکبر عليه السلام

روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام

روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام - حضرت زينب عليها السلام و شام غريبان

روز يازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا

روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه

1-(تاريخ تحليلي اسلام/ دكتر شهيدي/ ص130)

2-(پيام آورعاشورا/ مهاجراني/ص 11)

3-(با اندكي دخل و تصرف/ فرهنگ عاشورا جواد محدثي/ ص 406)

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: علت نامگذاری ماه محرم (به محرم ) چیست, عاشورا, محرم, امام حسین, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 آبان 1391
تبریک ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س)

سال روز پاک ترین، زلال ترین ،

 

شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارک باد

 

نتیجه تصویری برای جشن ازدواج امام علی و فاطمه 

 

بر اوج محبت علی اوجی نیست / در بحر بجز کرامتش موجی نیست

در کل ممالک و مذاهب به جهان / مانند علی و فاطمه زوجی نیست

سالروز نورانی ترین پیوند هستی مبارک

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: سالروز نورانی ترین پیوند هستی مبارک, تبریک ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س),
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 13 شهريور 1395
تبریک عید سعید فطر و اعمال شب و روز عید

پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر 

را خدمت تمامی روزه داران عزیز
 

تبریک و تهنیت عرض مینمائیم


از جمله لیالى شریفه شب عید فطر  و روز های شریف سال روز عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى شب عید فطر احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است .....



 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، احادیث، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: عید فطر, تبریک عید فطر, اعمال شب عید فطر, اعمال روز عید فطر,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 22 مرداد 1391
برنامه های مراسم لیالی قدر

 با تسلیت لیالی ضربت خوردن و شهادت مظلومانه شهید محراب حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)

و تقارون با لیالی قدر مراسم احیاء شب های قدر و عزاداری آن شهید مظلوم به شرح ذیل برقرار میگردد:

1. تلاوت قرآن کریم و انجام اعمال مخصوصه شب های قدر از ساعت 22 تا ساعت 23 

2. قرائت دعای جوشن کبیر ساعت 23 تا 24:30 

3. سخنرانی و مراسم احیاء توسط حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی ساعت 1 تا 2:15

4. در پایان مراسم عزاداری و نوحه سرای توسط مداحان اهل بیت (ع)تا ساعت 3 بامداد 

 در ضمن در لیالی قدر اقامه جماعت مغرب و عشاء همراه با افطاری در اول وقت می باشد 

 

                                                         تبلیعات مسجد حجت ابن الحسن (عج)

آدرس: خیابان رودکی بین چهار راه امام خمینی و خیابان هاشمی مسجد حجت ابن الحسن (عج)



:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: برنامه های مراسم لیالی قدر ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
میلاد امام حسن مجتبی(ع)کریم اهل بیت مبارک

 

● ولادت امام مجتبی سبط اکبر(ع) به همه شیعیان تبریک عرض میکنیم 

روزه داران به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جام تولای وی افطار کنید

میلاد کریم اهل بیت مبارک



پانزدهم ماه رمضان (بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهائی در توضیح المقاصد) روز ولادت موفور السعادت حضرت سبط اکبر، امام حسن مجتبی (علیه السلام) است، و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتی مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانی دل مبارک حضرت را فرا گرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبه اش سیده زنان عالم رفت، فرمود:

«یا اسماء هاتینی ابنی »، پسرم را به من بده اسماء نوزاد مبارک را به جد بزرگوارش داد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه فرمود: (که نخستین صدائی که گوش نوزاد با او آشنا شد، صداق حق جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) بود، صدای توحید، صدای تکبیر، صدای تهلیل، و صدای تصدیق به نبوت پیامبر( صلی الله علیه و آله) جد گرامش.

که خدای توفیق این سنت سنیه را به امتش و به شیعیان حضرت مجتبی (علیه السلام) در مورد نوزادان عنایت فرماید. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یا علی هل سمیت الولید المبارک؟» آیا این نوزاد مبارک را نام گذارده ای؟ عرض کرد: «ما کنت لا سبقک یا رسول الله؟» بر شما سبقت نمی گیرم، هنوز لحظاتی نگذشته بود که بشیر وحی جبرئیل نازل شد، و فرمان خدا را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسانید، یا رسول الله «سمیه حسنا» او را حسن نام گذار، پیامبر (صلی الله علیه و آله) شخصا برای حسن (علیه السلام) عقیقه کرد، و بسم الله گفت و دعا کرد. 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: میلاد امام حسن مجتبی(ع)کریم اهل بیت مبارک, امام حسن , کریم اهل بیت ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 13 مرداد 1391
دهم رمضان وفات حضرت خديجه (س) تسليت باد

دهم رمضان وفات حضرت خديجه (س) تسليت باد

وفات حضرت خدیجه ماه رمضان سال دهم بعثت

در ماه مبارک رمضان سال دهم بعثت خدیجه بانوی فداکار و همسر بی نهایت مهربان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) در روز دهم به سن شصت و پنج سالگی از دنیا رفت، و پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را با دست مبارک خویش در حجون مکه (قبرستان ابوطالب) به خاک سپرد، و حزن در گذشت او پیامبر (صلی الله علیه و اله) را بسیار محزون ساخت که پیامبر (صلی الله علیه و آله) سال در گذشت حضرت خدیجه را «عام الحزن » سال اندوه نام نهاده، بلی خدیجه همسر بی همتای پیامبر (صلی الله علیه و آله) بانوئی که از ثروت او اسلام رونق یافت و پشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) راست شد، باید سال در گذشتش را «عام الحزن » نام نهاد و مصیب پیامبر (صلی الله علیه و اله) شدت گرفت، زیرا که پیامبر (صلی الله علیه و اله) مادر شایسته دخترش زهرای مرضیه را از دست داده و یاری همچون خدیجه را هرگز به دست نخواهد آورد. (1) 

 به خدا سوگند بهتر از خدیجه را خدا به من عوض نداده

عایشه گفت پیامبر (صلی الله علیه و آله) از خانه بیرون نمی رفت مگر آنکه خدیجه سلام الله علیها را یاد می کرد، و بر او به خوبی و نیکی مدح و ثنا می نمود، روزی از روزها غیرت مرا فرا گرفت، گفتم: او پیره زنی بیش نبود، و خدا بهتر از او به شما عوض داده است، پیامبر (صلی الله علیه و آله) غضبناک شد، به طوری که موی جلوی سرش از غضب تکان می خورد سپس فرمود: نه به خدا قسم بهتر از او را خدا به من عوض نداده، او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کافر بودند، و تصدیق کرد مرا، هنگامی که مردم مرا تکذیب می کردند و در اموال خود با من مواسات کرد، وقتی مردم مرا محروم ساختند، و از او فرزندانی خدا روزی من کرد که از زنان دیگر محروم فرمود، «یعنی خدا فاطمه را از او به من عنایت فرمود» (2) 

منابع:

 1 - اسد الغابه، مسار الشیعه، مفید نقل از رمضان در تاریخ. 
 2 - اسد الغابه مسار الشیعه مفید نقل از رمضان در تاریخ.



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: وفات حضرت خدیجه, تسلیت وفات, دهم رمضان , خدیجه ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : یک شنبه 25 خرداد 1395
اعمال مخصوص ماه مبارک رمضان

اعمال مخصوص ماه مبارک رمضان


1. بعد از هر فریضه‌ی واجب قرائت دعای اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام فی عامی... مستحب است.
2. بعد از هر فریضه‌ي واجب، مستحب است خواندن دعای یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیمُ انت الرَّبُّ العظیم.
3. بنا بر فرمایش حضرت ختمی مرتبت، هرکس دعای اللهم ادخل علی اهل القبور... را بعد از هر نماز واجبی بخواند حق‌تعالی گناهان او را می‌آمرزد.
4. بهترین اعمال شب‌ها و روزهای ماه مبارک رمضان قرائت قرآن است.
5. در ماه مبارک رمضان هر سه روز یک ختم قرآن سنّت می‌باشد.
6. در این ماه دعا، صلوات، استغفار و لااله‌الا‌الله بسیار باید گفت.
7. دعاهای ماه مبارک رمضان و بخصوص هر شب دعای پرفیض افتتاح قرآئت شود.
8. در هر شب ماه رمضان خواندن دو رکعت نماز با آدابی که در کتاب مفاتیح الجنان آمده است، مستحب است.
(مفاتیح الجنان/ 356 الی 358)
________________________________________
آداب افطار
1. در وقت افطار سوره‌‌ی قدر و دعای «اللّهم لک صُمْتُ و علی رِزْقِکَ اَفْطَرْتُ و علیک تَوَکَّلْتُ» قرائت شود.
2. مستحب است که افطار بعد از نماز شام میل شود مگر آنکه ضعف بر روزه‌دار غلبه کرده و یا جمعی منتظر او باشند.
3. افطار با طعام پاکیزه‌ی از حرام و شبهات انجام گیرد.
4. افطار با خرمای حلال آغاز گردد که در این صورت ثواب نماز او چهارصد برابر می‌شود.
 5. افطار به آب ، رطب، شیر، حلوا، نبات و آب گرم خوب می‌باشد.
6. در لقمه‌ی اول قرائتِ«بسم الله الرحمن الرحیم یاواسع المغفرة اغفر لی» باعث آمرزش گناهان بنده می‌گردد.
((مفاتیح الجنان /360 الی 361))
________________________________________
اعمال سحرگاهی در ماه مبارک رمضان
1. سحور خوردن و ترک نکردن آن اگر چه به یک دانه خرما یا یک شربت آب باشد.
2. بهترین سحورها قاوت و خرما است.
3. خواندن سوره‌ی انا انزلنا در وقت خوردن سحری مستحب است. در روایت است که هر کس در وقت افطار کردن و سحری خوردن این سوره را بخواند در مابین این دو وقت ثواب کسی را دارد که در راه خدا به خون خود غلطیده است.
4. استغفار در سحرگاهان باعث صلوات حق‌تعالی و ملائکه بر استغفارکننده می‌شود.
5. قرائت دعای «اللهم انی اسئلک من بهائک بِاَبْهاهُ و کل بهائک بَهِیٌّ... »در سحر‌های ماه مبارک رمضان
6. خواندن دعای پر فیض ابوحمزه ثمانی در سحر‌های ماه مبارک رمضان
((مفاتیح الجنان / 373 الی 376))
***********
منبع : پايگاه اطلاع رساني آيت الله صافي 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دین و اندیشه، ،
:: برچسب‌ها: اعمال مخصوص ماه مبارک رمضان,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : دو شنبه 19 خرداد 1395
نیمه شعبان

نیمه شعبان مبارک 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، معصومین، ،
:: برچسب‌ها: نیمه شعبان مبارک, شاعر منصور داودی راد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 9 تير 1391
احادیث اعجاز بسم اللّه‏

 

احادیث اعجاز بسم اللّه‏

 

 

امام حسن عسكرى (عليه‏السلام) فرمودند:

 

عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ: ... وَ الجَهرُ «ببِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»؛

 

نشانه‏هاى مؤمن پنج چيز است: ... و بلند گفتن بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم.

 

تهذيب الأحكام، ج 6 ، ص 52 ، ح 37.

 

 

 

امام رضا (عليه‏السلام) فرمودند:

 

مَعنى قَولِ القائِلِ بِسمِ اللّهِ أَىْ أَسِمُ عَلى نَفسى سِمَةً مِن سِماتِ اللّه‏ِ و هِىَ الْعِبادَةُ؛

 

معناى گفته كسى كه بسم اللّه‏ مى‏گويد، يعنى نشانى از نشانه‏هاى خداوند را بر خود مى‏گذارم و آن عبادت است.

 

التوحيد، ص 229.

 

 

 

امام رضا (عليه‏السلام) فرمودند:

 

إنَّ بِسمِ اللّه‏ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ أقرَبُ إلَى اسْمِ اللّه‏ِ الأْعظَمِ مِن سَوادِ الْعَينِ إلى بَياضِها؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، به اسم اعظم نزديك‏تر است از سياهى چشم به سفيدى‏اش.

 

عيون أخبار الرضا، ج 1، ص 8 .

 

 

 

امام باقر (عليه‏السلام) فرمودند:

 

أوَّلُ كُلِّ كِتابٍ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»، فَإِذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» فَلا تُبالى أن لا تَستَعيذَ، و إذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» سَتَرَتكَ فيما بَينَ السَّماءِ وَالأَرضِ؛

 

ابتداى هر كتابى كه از آسمان نازل شده، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم است. هر گاه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت كردى اشكالى ندارد كه استعاذه نكنى (نگويى كه پناه مى‏برم به خدا) و هر گاه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را تلاوت كردى، تو را از آنچه ميان آسمان و زمين است محفوظ مى‏دارد.

 

كافى، ج 3 ، ص 313.

 

 

 

امام كاظم (عليه‏السلام) فرمودند:

 

ما مِن أحَدٍ دَهَمَهُ أَمرٌ يَغُمُّهُ أَو كَرَبَتْهُ كُربَةً فَرَفَعَ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ ثُمَّ قالَ ثَلاثَ مَرّاتٍ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ إلاّ فَرَّجَ اللّه‏ُ كُربَتَهُ و أذهَبَ غَمَّهُ؛

 

هر كس گرفتار چيزى است كه غمگينش مى‏سازد يا ناخوشايندى كه ناراحتش مى‏كند، اگر سر به آسمان بلند كند و سه بار بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد، بى‏ترديد، خداوند، گره از كارش خواهد گشود و غمش را برطرف خواهد كرد.

 

مكارم الأخلاق، ص 347.

 

 

 

امام كاظم (عليه‏السلام) فرمودند:

 

سُئِلَ الكاظِمُ (عليه‏السلام) فرمودند: و أىُّ آيَةٍ أَعظَمُ فى كِتابِ اللّه‏ِ؟ فَقالَ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

 

از امام كاظم عليه‏السلام پرسيدند: كداميك از آيات كتاب خدا برتر و بزرگ‏تر است؟ فرمودند: بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم.

 

بحارالأنوار، ج 89 ، ص 238.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اِغْلِقُوا أَبوابَ الْمَعصيَةِ بِالإْسْتِعاذَةِ وَ افْتَحُوا أبوابَ الطّاعَةِ بِالتَّسميَةِ ؛

 

درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه‏ گفتن بگشاييد.

 

الدعوات، ص 52 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اَلْبَسمَلَةُ تيجانُ السُّوَرِ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، تاج سوره‏هاست.

 

تفسير القرطبى، ج 1، ص 92.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

رُبَّما تَرَكَ بَعضُ شيعَتِنا فِى افْتِتاحِ أَمرِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَـيَمْـتَحِنَهُ اللّه‏ُ بِمَكْروهٍ لِيُـنَـبِّهَهُ عَلى شُكرِ اللّه‏ِ وَ الثَّناءَ عَلَيهِ و يَمحَقُ وَ صَمةَ تَقصيرِهِ عِندَ تَركِهِ قَولَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

 

بسا كه يكى از شيعيان ما در آغاز كارى، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم نمى‏گويد و به همين خاطر، خداوند، او را گرفتار چيزى ناخوشايند مى‏سازد تا به شكر و ثناى الهى متوجّه گردد و كوتاهى‏اش را در گفتن بسم اللّه‏، جبران كند.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اَلباءُ بَهاءُ اللّه‏ِ وَ السِّينُ سَناءُ اللّه‏ِ وَ الْمِيمُ مَجدُ اللّه‏ِ و اللّه‏ُ إلهُ كُلِّ شَى‏ءٍ الرَّحمنُ بِجَميعِ خَلقِهِ وَ الرَّحيمُ بِالْمُؤمنينَ خاصَّةً؛

 

باء (بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم) بهاء (روشنى) خدا و سين آن سناء (بزرگى) خدا و ميم آن مجد (عظمت) خدا، و اللّه‏ معبود همه چيز، رحمن مهربان به همه خلق، رحيم مهربان فقط به مؤمنان است.

 

كافى، ج 1، ص 114.

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ اسْمُ اللّه‏ِ الأْكبَرِ أو قالَ الأْعظَمِ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، ـ فرمود ـ بزرگ‏ترين يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.

 

بحارالأنوار، ج 90، ص 223 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

إذا تَوَضَّأَ أحَدُكُم و لَم يُسَمَّ كانَ لِلشَّيطانِ فى وُضوئِهِ شِركٌ و إن أكَلَ أو شَرِبَ أو لَبِسَ و كُلُّ شَى‏ءٍ صَنَعَهُ يَنبَغى أن يُسَمِّى عَلَيهِ فَإن لَم يَفعَل كانَ لِلشَّيطانِ فيهِ شِركٌ؛

 

هر گاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم نگويد. شيطان در آن شريك است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد يا لباس بپوشد و هر كارى كه بايد نام خدا را بر آن جارى سازد، انجام دهد و چنين نكند، شيطان در آن شريك است.

 

محاسن، ج 2، ص 433 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

لا تَدَعْ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ و إن كانَ بَعدَهُ شِعرٌ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را رها مكن حتى اگر بعدش شعر باشد.

 

كافى، ج 2، ص 672 .

 

 

 

امام صادق (عليه‏السلام) فرمودند:

 

اِحتَجِز مِنَ النّاسِ كُلِّهِم بـِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» و بـِ «قُلْ هُوَ اللّه‏ُ أحَدٌ» اِقرَأها عَن يَمينِكَ و عَن شِمالِكَ و مِن بَينِ يَدَيكَ و مِن خَلفِكَ و مِن فَوقِكَ و مِن تَحتِكَ؛

 

خود را از تمامى مردم با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و قل هو اللّه‏ احد حفظ كن. آن را از سمت راست و چپ و جلو و عقب و بالا و پايين بخوان.

 

كافى، ج 2، ص 624 .

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

قولوا عِندَ افتِتاحِ كُلِّ أَمرٍ صَغيرٍ أو عَظيمٍ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛ أَىْ أَستَعينُ عَلى هذَا الأَمرِ بِاللّه‏ِ الَّذى لا يَحِقُّ العِبادَةُ لِغَيرِهِ، المُغيثِ إذَ ا استُغيثَ، المُجيبِ إذا دُعىَ، الرَّحمنِ الَّذى يَرحَمُ بِبَسطِ الرِّزقِ عَلَينا، الرَّحيمِ بِنا فى أديانِنا و دُنيانا و آخِرَتِنا، خَفَّفَ عَلَينَا الدِّينَ و جَعَلَهُ سَهلاً خَفيفا، و هُوَ يَرحَمُنا بِتَمييزِنا مِن أعدائِهِ؛

 

هنگام آغاز هر كار كوچك و بزرگى بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگوييد. يعنى براى اين كار، از خدا مدد مى‏جويم. خدايى كه جز او كسى سزاوار پرستش نيست. پناهگاه پناهجو و فريادرس فرياد خواه است. خداوند بخشنده‏اى كه با گسترش روزى بر ما رحم مى‏كند، مهربان به ما، در آيين و دنيا و آخرتمان. دين را بر ما آسان و سبك و سهل گرفت. و به ما رحم مى‏كند با جدا كردن از دشمنانش.

 

التوحيد، ص 232.

 

  

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

ألا فَمَن قَرَأها (بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ) مُعتَقِدا لِمُوالاةِ مُحَمَّدٍ و آلِهِ الطَّيِّبِينَ مُنقادا لأَِمرِها مُؤمِنا بِظاهِرِهِما و باطِنِهِما أعطاهُ اللّه‏ُ عَزَّوَجلَّ بِكُلِّ حَرفٍ مِنها حَسَنَةً كُلُّ واحِدَةٍ مِنها أفضَلُ مِنَ الدُّنْيا و ما فيها مِن أصنافِ أموالِها و خَيراتِها؛

 

هر كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را با اعتقاد و دوستى محمد و آل پاكش و با تسليم در برابر دستوراتشان و با ايمان به ظاهر و باطنش بخواند خداوند عزيز و جليل در مقابل هر حرف آن، چيزى برتر از دنيا و آنچه در آن است، از ثروت و خوبى‏ها را به او مى‏بخشد.

 

عيون أخبار الرضا عليه‏السلام ، ج 1، ص 270.

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

بِسمِ اللّهِ شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ و عَونٌ لِكُلِّ دَواءٍ؛

 

بسم اللّه‏، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است.

 

نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص 42 .

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

مَنِ اسْتَمَعَ إلى قارى‏ءٍ يَقرَؤُها [بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ] كانَ لَهُ بِقَدرِ ما لِلْقارِئ؛

 

هر كس به صداى قارى‏اى كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت مى‏كند گوش دهد، براى او آن خواهد بود، كه براى قارى است.

 

عيون أخبار الرضا عليه‏السلام ، ج 2، ص 271 .

 

 

 

امام على (عليه‏السلام) فرمودند:

 

إنَّ الْعَبدَ إذا أرادَ أن يَقرَأَ أو يَعمَلَ عَمَلاً و يَقولُ... بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَإنَّهُ يُبارَكُ لَهُ فيهِ؛

 

هر بنده‏اى بخواهد چيزى بخواند يا كارى انجام دهد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد، در كارش بركت داده مى‏شود.

 

تفسير الإمام العسكرى عليه‏السلام ، ص 25.

 

 

 

پيامبر اکرم (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم) فرمودند :

 

اُمَّتى يَأتونَ يَومَ الْقيامَةِ و هُم يَقولونَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَتَثقُلُ حَسَناتُهُم فِى الْميزانِ فَيُقالُ: ألا ما اُراجِحَ مَوازينَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ: فَـتَقولُ الأْنبياءُ عليهم‏السلام إنَّ ابْتِداءَ كَلامِهِم ثَلاثَةَ أسماءٍ مِن أسماءِ اللّه‏ِ لَو وُضِعَت فى كَفَّةِ الْمِيزانِ و وُضِعَت سَيِّئاتُ الْخَلقِ فى كَفَّةٍ اُخرى لَرَجَحَتْ حَسَناتُهُم؛

 

امت من در روز قيامت مى‏آيند در حالى كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم مى‏گويند. آنگاه اعمال نيك آنها در ترازوى اعمال، سنگين مى‏شود. گفته مى‏شود: چه چيزى باعث شده كه ترازوى اعمال امّت محمد سنگين شود. پيامبران جواب مى‏دهند: چون سخن ايشان به سه نام از نام‏هاى پروردگار شروع مى‏شود كه اگر در يك كفه ترازو قرار گيرد و گناهان مردم در كفه ديگر گزارده شود، حسنات آنها برترى مى‏يابد.

 

تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ج 1، ص 32.

 

 

 

پيامبر اکرم (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم) فرمودند :

 

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مِفتاحُ كُلِّ كِتابٍ؛

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، كليد هر نوشته‏اى است.

 

الجامع الصغير، ج 1، ص 481 .

 

 

 

پيامبر اکرم (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وسلم) فرمودند :

 

مَن قَرَأ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم

:: موضوعات مرتبط: مذهبی، تفسیر قرآن، دین و اندیشه، دعا، ،
:: برچسب‌ها: احادیث اعجاز بسم اللّه‏, بسم الله الرحمن الرحیم,

نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : چهار شنبه 7 تير 1391
نیمه شعبان مبارک

 

بسم رب المهدی(عج)

 

در انتظار دیدنت همه دلها بیقرارند ، ای تک ستاره بهشت ، حسرت به دلمان مگزار

فرا رسیدن ولادت موعود هستی ، حضرت امام زمان ( عج ) را به همه منتظران تبریک عرض می نماییم

بر منتظرین مژده بده منتظر آمد / از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد

ای منتظران گنج نهان می آید / آرامش جان عاشقان می آید

بر بام سحر طلایه داران ظهور / گفتند که صاحب الزمان می آید . . .

 

 

 

تبلیغات مسجد حجت ابن الحسن(عج)

 



:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، زندگينامه علماء، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، ،
:: برچسب‌ها: میلاد امام زمان, نیمه شعبان , مسجد حجت ابن الحسن,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 12 تير 1391
تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه

http://uupload.ir/files/8um2_untitled.jpg

 


 

 


 

 


:: موضوعات مرتبط: برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، دین و اندیشه، زندگینامه امامان، برنامه های کانون فرهنگی هنری ورزشی مسجد، ،
:: برچسب‌ها: تبریک اعیاد شعبانیه, ولادت امام حسین(ع), ولادت حضرت ابوالفضل(ع), ولادت حضرت زین العابدین, مسجد حجت ابن الحسن,
:: ادامه مطلب
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : پنج شنبه 20 ارديبهشت 1395
ضجه های جهنم از اهل ریا

 

ضجه های جهنم از اهل ریا

آیت الله روح الله قرهی

یکی از جاهای بسیار دردناک برای انسان ها، دوزخ است. در باب نار و دوزخ نکاتی تبیین شده است که انسان وحشت می کند.

 

سیدرضی، آن که نهج البلاغه را جمع آوری کرده است، چه نکته بسیار عجیبی را راجع به جهنم بیان می فرمایند. ایشان می فرمایند: هر موقع آیات و روایات جهنم را مرور کردم، گرچه حقایقش بیش از آن است که انسان می خواند، اما نبود که بدنم نلرزد، حتی گاه به واسطه آن خواندن، مدهوش می شدم!

 

نه تنها ایشان، بلکه بسیاری از اولیاء الهی، بزرگان و اعاظم بیان کرده اند: وقتی خصوصیات جهنم و اهل نار را می خواندند و می شنیدند، طاقت نمی آوردند.

 

آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی فرمودند: من کمتر راجع به جهنم مطالعه دارم. سؤال کردند: چطور؟ فرمودند: این مطالب به قدری وحشتناک است که می ترسم مرور حالات جهنم، من را دچار وحشت کند!

 

عجیب است یک قسمی هستند که اهل جهنم از دست آن ها ناله می زنند. دیگران از آتش جهنم هراسناک هستند و آن ها که در آتش جهنم رفته اند، ضجه ها، ناله ها و فغان ها دارند.

 

یکی از مطالبی که راجع به شیاطین جن بیان کرده اند، این است که آنها می سوزند، اما خودشان عاملان عذاب در جهنم هستند.

 

در روایات بیان می شود: اگر کوچک ترین ضجه های اهل جهنم به گوش اهل تقوا در بهشت پروردگار عالم بخورد، مدهوش می شوند؛ یعنی بقدری ضجه های وحشتناکی در جهنم هست که با اینکه اهل جنت نمی بینند در جهنم چه خبر است، اما وقتی آنها را می شنوند، مدهوش می شوند!

 

مسبب فریاد آتش جهنم!  

اما عجیب است در روایات داریم، جهنم با این حال وحشتناکش، از یک قشر ناله می زند و ضجه می کند و آن اهل ریا هستند. حال بد ریاکاران عالم عامل می شود که هم جهنم و هم آنهایی که خود در جهنم هستند و ضجه می زنند، به واسطه این اهل ریا، ضجه مضاعفی داشته باشند.

 

پیغمبر اکرم(ص) بیان می فرمایند: «ان النار و اهلها یعجون من اهل الریاء»(۱) به درستی که دوزخ و اهل دوزخ از اهل ریا ضجه می زنند و فریاد برمی آورند «یعجون» یعنی فریادی از عمق وجود؛ لذا «ان النار و اهلها یعجون» یعنی آتش و اهل آتش از عمق وجودشان ناله می زنند.

 

«فقیل یا رسول الله و کیف تعج النار» از حضرت سؤال شد: یا رسول الله! ناله و فریاد و فغان جهنم چگونه است؟ چطور آتش عذاب الهی، ضجه و فریاد می زند؟ یا به تعبیر دیگر، مگر اهل نار چه کرده اند که عامل برای فریاد و فغان جهنم می شوند؟

 

«قال من حر النار یعذبون بها» خیلی دردناک است! این روایت به تعبیر آیت الله قاضی آن عارف بزرگوار، یکی از روایات سخت است نبی مکرم(ص) می فرمایند: به خاطر حرارت بیش ازحد عذاب اهل ریا، آتش جهنم داد می زند! دیدید گاهی وزنه بردارها برای اینکه نفسی بگیرند، فریادی می زنند و فغانی سرمی دهند تا آن وزنه را بردارند. بعضی از بزرگان در این زمینه هم همان تمثیل را زدند و گفتند: مثلش، مثل کسی است که بخواهد وزنه سنگینی را بلند کند، نمی تواند، تلاش می کند و آخر فریادی می زند.

 

می فرمایند: آتش جهنم و اهلش آن هم جهنم، با آن توصیفاتی که کردیم و این مطالبی که از اول بحث تا به اینجا عرض کردیم که بعضی ها گفتند: حتی نمی توانند روایاتش را بخوانند به فریاد در می آیند و ناله و فغان سر می دهند از اهل ریا.

 

ظاهراً جهنم باید برای اهل ریا بیشترین حرارت و بیشترین قوت و قدرتش را خرج کند. لذا جهنم به صدا و فریاد درمی آید که باید در حرارت خودش، تولید مضاعف کند.

 

 

 

عذاب معذب!  

حرارت جهنم چیست؟ در این زمینه فقط نکته ای را عرض می کنم، گفته اند: اگر قطره ای از آتش جهنم بر آسمان ها و زمین بریزد، همه چیز ذوب می شود. حال، چیست آن آتش که یک قطره اش آسمان ها و زمین را ذوب می کند؟! معلوم می شود قدرت بسیار عجیبی در سوزاندن دارد که یک قطره اش این گونه است. حالا اگر انسان دراین آتش بیفتد، چه از او می ماند؟!

 

در این زمینه روایاتی در نزهت النواظر مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس قمی وجود دارد که می فرمایند: فردی که در جهنم است، هفتاد سال معذب است و طول می کشد بالا بیاید. تازه وقتی بالا می آید، دوباره یک ضربه می زنند و مجدد هفتاد سال معذب است

 

آن وقت این جهنم خودش از اهل ریا، آن هم به خاطر گرمای آتشی که ریاکاران با آن عذاب می شوند، به ناله و فریاد درمی آید! چقدر ریا بد است.

 

برای همین است که انسان باید در همه اعمال خود مراقب باشد و ببیند جدی برای خداست یا خیر. اگر برای خداست، اگر عالم ببینند، عیبی ندارد اما اگر برای غیر خداست، شریکی در عمل خود قرار داده و باید بترسد از این که به عذابی معذب شود که آن عذاب به آن، معذب می شود؛ یعنی به آتش جهنمی معذب می شود که آن آتش جهنم از عذاب او معذب می شود. آن چیست که آتش جهنم هم صدایش درمی آید؟! بیچاره کننده است! هلاک آور است! با انسان چه می کند؟! برای همین به ما گفتند مواظبت کنید.

 

 

 

حالت چهره ریاکار در قیامت  

شقوق ریا تبیین شده است که یک مورد آن شهرت طلبی است. پیغمبر اکرم (ص) بیان فرمودند: «من قرأ القرآن یرید به السمع و التماس شیء لقی الله عز و جل یوم القیامه و وجهه مظلم لیس علیه لحم و زجه القرآن فی قفاه حتی یدخله النار و یهوی فیها مع من یهوی»(۲) این روایت یکی از حالات ریا را تبیین می کند حضرت فرمودند: هر کس برای شهرت طلبی و اینکه آوازه اش به گوش دیگران برسد و برای به دست آوردن چیزی (یعنی خدای ناکرده دین و قرآن به عنوان ممر درآمد او باشند)، قرآن بخواند، وقتی روز قیامت به دیدار پرودگار عالم می آید، صورتش گوشت ندارد (یعنی یک اسکلت خالی است).

 

پس دلیل این که جهنم از این اهل ریا ناله می زند، این است: چون وقتی عمل برای غیرخدا شد، ولو به صورت ظاهر، زیبا هم باشد، اثر وضعی آن در اهل حقیقت که جهنم اهل خودش را می شناسد این است که آن صدای خوش، دیگر خوش نیست و برای همین است که جهنم هم به صدا درمی آید.

 

در باب حشر انسان ها در قیامت، حالات مختلفی وجود دارد. یکی به چهره خود انسان می آید؛ یعنی معلوم است او انسان طاهر، پاک و الهی بوده است. چهره یکی، چهره انسان است، اما دو شاخ در روی سر دارد که در روایات توضیح داده اند که چه خصلتی باعث شده اینطور شوند بعضی هم هستند که با اینکه چهره انسانی دارند اما پوزه شان، مثل پوزه سگ است اولیاء خدا روایات و مطالبی را برای ما تشریح کردند و اوصافی را در این باره گفتند که وحشتناک است! یکی هم همین است که پیامبر(ص) می فرمایند: بدن ریاکار گوشت دارد، حرکت می کند اما صورتش گوشت ندارد؛ یعنی استخوان خالص و اسکلت است!

 

 

 

شهرت؛ دردناکترین لحظه اولیاء  

بعد حضرت در ادامه می فرمایند: «و زجه القرآن فی قفاه حتی یدخله النار و یهوی فیها مع من یهوی»، همین طور که این شخص ریاکار دارد می آید، قرآن کریم مدام پس گردن او می زند؛ چون قرآن را با صدای خوش ولی برای ریا خواند که به دیگران بگوید: ببینید من هم هستم! انسان باید خیلی مواظب باشد.

 

آن قدر قرآن پس گردنش می زند تا اینکه در آتش جهنم داخل شود به نظر بعضی از بزرگان و اولیاء خدا، اولین ضجه ای که زده می شود، همین جاست که جهنم ناله می زند!

 

آیت الله مولوی قندهاری، آن کنز خفی الهی، نکته بسیار عالی را بیان فرمودند. ایشان فرمودند: موقعی که خدا می خواهد اولیائش را امتحان کند، گاهی آنها را به شهرت مبتلا می کند. لذا دردناکترین لحظه برای اولیاء خدا همان لحظه شهرت است.

 

آنها به قدری مخفی بودن و عشق بازی با پروردگار عالم را دوست دارند که می خواهند تمام اعمالشان بین خودشان و خدای خودشان باشد، طوری که هیچ احدی از حال آنها باخبر نباشد؛ یعنی یک عشق بازی حقیقی بین خودشان و پروردگارشان دارند. لذا آن لحظه ای که مشهور می گردند، چنان ناله و فغان می کنند ولو ابتلا و امتحان الهی است که از هیچ چیز دیگر ناله و فغان نمی کنند؛ چون می ترسند یک موقعی همان شهرت عامل برای ریا شود!

 

 

 

هشداری برای اهل مسجد!  

روایت دیگری راجع به حالات اهل ریا در دوزخ بیان می کنند که انسان به شدت وحشت می کند. پیامبر عظیم الشان(ص) می فرمایند: «انه یأمر الله عز و جل بر جال الی النار فیقول لمالک قل للنار لا تحرقی لهم أقداماً فقد کانوا یمشون الی المساجد و لاتحرقی لهم أیدیاً فقد کانوا یرفعونها الی بالدعاء فیقول مالک یا أشقیاء فما کان حالکم فیقولون کنا نعمل لغیر الله فقیل لنا خدوا ثوابکم ممن عملتم له»(۳) این روایت توصیفی برای ما مسجدی هاست. بسیار وحشتناک و دردآور است! باید مواظبت و دقت کنیم

 

می فرمایند: وقتی افرادی را به آتش می افکنند، امر پروردگار به مالک دوزخ این است که به این آتش بگو: پاهای اینها را نسوزاند؛ چون با این پاها به مسجد می رفتند، دست هایشان را هم نسوزاند، چون اینها دست هایشان را به سوی من برای دعا بالا می بردند، زبان آنها را هم نسوزاند چون با آن قرآن را بسیار تلاوت می کردند

 

مدام اینها را می گوید، نهایتاً آتش تعجب می کند که خدایا! این را آوردی اما می گویی پایشان را نسوزانم، دستشان را نسوزانم و...!

 

لذا نوع سوختن آن ها متفاوت است. صاحب جهنم به آن خطاب می کند: ای اشقیاء! چه کردید؟ شما چه حالی داشتید؟ چرا ذوالجلال و الاکرام این طور امر می کند که پاهای شما را نسوزانم، دستانتان را نسوزانم، زبانتان را نسوزانم و...؟! این چه حالی است؟!

 

می گویند: «کنا نعمل لغیر الله» ما عمل کردیم برای غیر خدا. «فقیل لنا خذوا ثوابکم ممن عملتم له» پس به ما گفته شد: ثوابتان را از آن کسی بگیرید که برایش عمل کردید!

 

پس آنها را به دردناکترین عذاب، عذاب می کنند. عذاب آنها از طریق مقعد است. آنها به عذابی دچار می شوند که ناله و فغان بسیاری می زنند، بعد سالم می شوند اما مجدد به عذاب دچار می شوند و چنان فریادی می زنند که بیان کردند اهل جهنم از حال اینها به صدا درمی آیند. یعنی با این که خود آنها هم دارند عذاب می شوند اما از فریاد این ها به فریاد درمی آیند. این چه فریادی است؟!

 

 

 

شاخصه بارز ریاکار  

یکی از علامات اهل ریا این است: اهل ریا در خلوت نسبت به اعمال سست هستند. در مقابل دیگران نماز می خوانند، آن هم چه نمازی! اما در خلوت... به جای این که ضجه، ناله، فغان و خدا خدایشان در خلوت بیش از موقعی که در عموم است باشد، برعکس است.

 

اما اولیاء الهی این طور نیستند. اولیاء الهی در موقع خلوت چون کسانی که مادر مرده اند، ناله و فغان دارند! من این نوع افراد را دیده بودم. گرچه سعی می کردند مخفی از ما باشد، اما ما آنها را پنهانی در دل شب دیده بودیم که چه فغان می کردند!

 

یک موقعی ما با آیت الله مولوی قندهاری، آن کنز خفی الهی از مشهدالرضا می آمدیم، در بین راه دو امامزاده را ایشان امامزاده ها را خیلی دوست داشتند زیارت کردیم، تا به قدمگاه رسیدیم. شب بود، ایشان فرمودند: شما اینجا باشید، من می روم.

 

من آقا را دنبال کردم. این پیرمرد، این چهار پاره استخوان، مثل آن کسی که فرزندی از دست داده است، چنان حال فغانی داشت و ضجه هایی در آن دل بیابان می زد که گویی دارند او را قطعه قطعه می کنند. حال ایشان، تغییر حال در من به وجود آورد و به اینکه سعی می کردم خودم را کنترل کنم، فریادی زدم و ایشان متوجه حضورم شدند. مردان خدا این گونه هستند، چه حال خوشی دارند.

 

اما از علامات ریاکار این است که در خلوت این طور نیست. عوض این که دل شب قیام کند، اهل نماز شب خیزی و خلوت با خدا باشد، اما این طور نیست. در حالی که خلوت با خدا و عشق بازی با پروردگار عالم برای اهل تقوا بسیار زیبا است!

 

پس یک شاخصه ریا این است. هر کس می تواند در درون خودش فرو برود و ببیند جدی چگونه است. با خود بگوید: آیا من که دائم دم از اطاعت از خدا و ولی امر مسلمین می زنم، واقعاً مطیع اوامر خدا و ولی امر مسلمین هستم یا خیر. من که می گویم اهل عبادتم، ببینم واقعا هستم یا نعوذبالله، اهل ریا هستم.

 

حتی وجود مقدس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(ع) در مورد صلاه می فرمایند؛ «یجاء بعبد یوم القیامه قدصلی»(۴) فردای قیامت کسی را می آورند که نماز می خوانده است، «فیقول یا رب صلیت ابتغاء وجهک» می گوید: خدایا من نماز خواندم برای رضایت و خشنودی تو. «فیقال له بل صلیت لیقال ما احسن صلاه فلان» اما به او گفته می شود: تو نماز می خواندی که بگویند فلانی چه نماز  خوبی خواند. بعد خطاب می شود: «اذهبوا به الی النار» او را به سوی جهنم ببرید!

 

لذا به خودمان مراجعه کنیم ببینیم جدی اعمالمان برای خدا هست یا خیر. برای خدا سخن می گوییم یا خیر، برای خدا قیام می کنیم یا خیر، برای خدا می نشینیم یا خیر، برای خدا خشم می کنیم یا خیر، برای خدا مهربانی می کنیم یا خیر. کدام عمل، ریا نیست؟

خصوصیت اولیاء خدا این است که همه کارهایشان برای خداست. برای آنها فرقی نمی کند، اگر همه با آنها مخالفت کنند، آنها آن عمل را برای خدا انجام می دهند؛ اگر همه به آنها، احسنت و بارک الله هم بگویند، باز هم برای خدا انجام می دهند.

امام(ره) فرموده بودند: اگر همه به من مرگ هم بگویند، با الان که همه درود می گویند، برای من یکسان است و فرقی نمی کند.

البته این امت نشان داد وفادارترین امت هاست. اینکه خود امام فرمودند: حتی در صدر اسلام هم این امت را نداشتیم، جدی نشان داده شد و بعد از امام هم دیدیم که مردم به امام المسلمین (حفظه الله تعالی) هم وفادار بودند و فریاد می زدند: «خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست»، اما این مرد الهی با این که دست تکان می دهد و لبخندی به لب دارد اما در درون خودش مدام به خودش خطاب می کند: علی! مواظب باش، الان خدا تو را بالا برده است، اما اگر مرگ هم به تو گفتند، باید برای تو یکسان باشد به یقین برای من معلوم است که این، حال درونی این مرد خداست.

مردان خدا این گونه هستند، نه درود، آنها را تکان می دهد و نه مرگ. مثلا این که مردم مدینه حتی جواب سلام وجود مقدس امام مجتبی(ع) را هم نمی دادند و یا اگر جواب هم می دادند، می گفتند: «و علیک السلام یا مذل المؤمنین»، فرقی برای حضرت نمی کرد. البته حضرت ناراحت می شدند اما نه برای خودشان که چرا به من این گونه گفتند، بلکه برای این که چرا اینها نمی فهمند و در صراط نیستند این را یقین بدانید. من دارم کلیدواژه می دهم آنها هیچ گاه برای خودشان ناراحت نمی شدند که چرا به ما اهانت می کنند، بلکه ناراحت می شدند که چرا اینها راه را گم کردند.

 

پس ما باید ببینیم چه حالی داریم والا ما را می برند و گرفتار می شویم. البته باید بدانیم بعضی چیزها ریا نیست که به فضل الهی آنها را هم عرض می کنیم.

یک کد اصلی به شما بدهم، مخلص کلام در مورد آن چیزهایی که ریا نیست، این است: آنچه برای خدا باشد، حتما بدانید ریا نیست. این را چه کسی می فهمد؟ این را خودمان بهتر از دیگران می فهمیم. هر کس بهتر از دیگری می تواند تشخیص دهد که این برای خداست یا برای نفس است؛ اگر برای خداست چه عالم بفهمند و چه نفهمند، مهم نیست. پس جدی به خودمان مراجعه کنیم.

 

 

 

ماه شست وشوی گناهان  

ماه رجب المرجب، ماه استغفار و شست وشوی گناهان است و ماه شعبان المعظم ماه پوشیدن لباس تقواست که می خواهیم بعد از آن به مهمانی ماه مبارک رمضان برویم، «دعیتم فیه الی ضیافه الله»(۵)

اگر مثلا کسی را که شغلش مکانیکی است، به یک مجلس عروسی دعوت کنند، با همان لباس روغنی به مجلس نمی رود، بلکه به منزل می رود، دوش می گیرد، خود را می شوید، بوی تعفن و روغن را از خودش دور می کند، لباس را عوض می کند و لباس نو می پوشد؛ آن وقت به مهمانی می رود. حتی اگر در بین راه، ماشینی رد شود و آب های گلی را به لباس او بریزد، با آن لباس به مجلس عروسی و شادی نمی رود، دوباره برمی گردد و می گوید: با این لباس زشت است.

حال، پروردگار عالم دارد ما را دعوت می کند. ماه مبارک رمضان، ماه مهمانی خدا و ماه عشق بازی با خدا دارد می آید. چه کسانی می توانند در آغوش ماه مبارک بروند؟ کسانی که خودشان را شسته اند، لباس تقوا را پوشیده اند و خوش بو، زیبا و خوش لباس شده اند. ماه مبارک آنها را تا اوج می برد: «لیله القدر خیر من الف شهر» (قدر/۳)، این حال خوش بندگان خداست.

ماه مبارک رمضان را از رجب مواظبت کنیم و از دست ندهیم. روزه های این ماه چقدر زیباست. رجب المرجب آمده است. بیاییم با امام زمانمان همگام باشیم. آقاجانمان روزه می گیرد، ما هم روزه بگیریم، آقاجانمان طلب استغفار می کند، اما برای من و شما. ما هم استغفار کنیم. بگوییم: خدایا! ما نفهمیدیم، راه را تشخیص ندادیم، حرف تو را گوش نکردیم، حرف قرآنت را گوش نکردیم، حرف پیغمبرت را گوش نکردیم، حرف امامان و اولیاء را گوش ندادیم، حرف دوستداران و دلسوزانمان را گوش ندادیم، گناه، ما را با خودش برد، هوی و هوس، نفس اماره و منیت های ما را با خودش برد، گوشمالی پیغمبرت و معصومین و اولیاء در ما اثر نکرد

 

برای همین در ماه مبارک رمضان این دعای روز اول ماه را در طول ماه مبارک همیشه بخوانید: «اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و قیامی فیه قیام القائمین و نبهنی فیه عن نومه الغافلین»، «نبهنی» یعنی بیدار کن. دیدید وقتی می خواهند آنهایی را که بیماری صرع دارند و مدهوش می شود، به هوش بیاورند، یک آبی به صورتشان می زنند و بعد دو سه تا سیلی به آنها می زنند. «نبهنی» یعنی همین؛ یعنی ای خدا! دو تا سیلی به من بزن و من را گوشمالی بده اما خدا کند این گوشمالی در ماه رجب باشد و خدا در ماه رجب ما را بیدار کند که اگر بشود، چه می شود!

 

(۱) مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۷۰۱، باب ۱۱

۲ بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۵۶۳، باب ۷۶

۳ بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۲۳، باب ۴۲

۴ بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۱۰۳، باب ۶۱۱

۵ امالی صدوق، ص ۳۹


 

 

روزنامه کیهان ( www.kayhannews.ir )

 

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی، دین و اندیشه، ، ،
:: برچسب‌ها: آیت الله روح الله قرهی, ضجه های جهنم از اهل ریا, عذاب معذب!, حالت چهره ریاکار در قیامت, شهرت؛ دردناکترین لحظه اولیاء, هشداری برای اهل مسجد!, شاخصه بارز ریاکار, مسجد حجت ابن الحسن(عج) خیابان رودکی تهران, ,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : سه شنبه 30 خرداد 1391
برنامه های هفتگی مسجد

 

266.jpg

 

 

                  

 حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی

   مدیریت و امام جماعت مسجد



:: موضوعات مرتبط: آشنایی با مسجد، برنامه های هفتگی مسجد، مذهبی، سیاسی، معصومین، دین و اندیشه، خداشناسی ، ،
:: برچسب‌ها: , مسجد, حجت, ابن, الحسن, (عج), برنامه, مسجد, مسجد, سلسبیل, مدیریت و امام جماعت مسجد حجت ابن الحسن (عج) , حجت الاسلام و المسلمین حمید شیوایی, برنامه های هفتگی مسجد,
نویسنده : حمید داودی راد
تاریخ : جمعه 26 خرداد 1395